پارت خوناشام شیرین من
پارت 2 : خوناشام شیرین من
ویو ا.ت
مثل بقیه شب ها توی اتاقم رو تخت دراز کشیده بودم که صدای کوبیده شدن در اومد میدونستم بابامه و به این کار عادت کردم و برام عجیب نبود پس تعجب نکردم. بعد از چند مین صدای شکسته شدن وسایل اومد و جیغ های مامانم از اتاق رفتم بیرون دیدم داره مامانمو کتک میزنه و وسایلارو میشکونه. رفتم جداشون کنم که بابام مامانمو ول کرد و در حد مرگ منو کتک زد دیگه جونی تو بدنم نمونده بود مامانم یه دارو بهش تزریق کرد که بیهوش شد و منو برد تو اتاقم و درو قفل کرد و خودش رفت.
همون لحظه کوک باهام کال گرفت و من اگه جواب نمی دادم نگران میشد بهتر بود جواب بدم اما با این سر و وضع...
یکم موهامو مرتب کردم ام صورتم زخم بود اما محل ندادم و جواب دادم
مکالمه کوک و ا.ت
کوک..سلام
ا.ت..سلام داداشی
کوک..صورت چیشده ا.ت
ا.ت..کو..ک...
کوک..ا.ت اون عوضی زدت(با عصبانیت)
ا.ت..سکوت میکرد
کوک..ا.ت حرف بزن دیگه
ا.ت..آ....ره
کوک..نه دیگه بسه داره زیاده روی میکنه بسههههه(با داد و عصبانیت)
و کوک گوشی رو قطع کرد...
ببخشید اگه بد شد:)
شرط پارت بعد 3 تا لایک ✨️
ویو ا.ت
مثل بقیه شب ها توی اتاقم رو تخت دراز کشیده بودم که صدای کوبیده شدن در اومد میدونستم بابامه و به این کار عادت کردم و برام عجیب نبود پس تعجب نکردم. بعد از چند مین صدای شکسته شدن وسایل اومد و جیغ های مامانم از اتاق رفتم بیرون دیدم داره مامانمو کتک میزنه و وسایلارو میشکونه. رفتم جداشون کنم که بابام مامانمو ول کرد و در حد مرگ منو کتک زد دیگه جونی تو بدنم نمونده بود مامانم یه دارو بهش تزریق کرد که بیهوش شد و منو برد تو اتاقم و درو قفل کرد و خودش رفت.
همون لحظه کوک باهام کال گرفت و من اگه جواب نمی دادم نگران میشد بهتر بود جواب بدم اما با این سر و وضع...
یکم موهامو مرتب کردم ام صورتم زخم بود اما محل ندادم و جواب دادم
مکالمه کوک و ا.ت
کوک..سلام
ا.ت..سلام داداشی
کوک..صورت چیشده ا.ت
ا.ت..کو..ک...
کوک..ا.ت اون عوضی زدت(با عصبانیت)
ا.ت..سکوت میکرد
کوک..ا.ت حرف بزن دیگه
ا.ت..آ....ره
کوک..نه دیگه بسه داره زیاده روی میکنه بسههههه(با داد و عصبانیت)
و کوک گوشی رو قطع کرد...
ببخشید اگه بد شد:)
شرط پارت بعد 3 تا لایک ✨️
- ۱.۹k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط