دلنوشته

#دلنوشته
به نظر من بدترین کار و بدترین حسِ ممکن تو یک رابطه اینه که اونو با یه پایان نامعلوم تموم کنی.
اصلا نمیدونی تموم شد یا نه؟
اصلا نمیدونی هنوزم بهش حسی داری یا نه.
اما خیلی بده... پیش خودت میگی باید هنوزم تعهدی داشته باشم یا برم واسه خودم آزاد باشم و به فکر آینده جدید بیوفتم. آینده بدون اون...
بدون اون؟؟؟
مگه میشه بعد اون همه علاقه یهو همه چی تموم بشه؟؟؟ اصلا همه اینا به کنار...
الان داره چیکار میکنه؟؟ ینی با کسیه؟؟ یا اینکه اونم تصمیم به این کار گرفته؟؟
بعد یهو مثلا ساعتو میبینی چهارتا عدد یه جور یا همین چیزای ساده. بعد پیش خودت میگی آره اونم الان داره بهم فکر میکنه بعد قانع میشی میگی خوب پس یه حداقلی وجود داره.
اصلا اینام هیچی...
تهش میخاد چی بشه...
خیلی جالبه که هر دو طرف منتظر هم هستن هردو دقیقا دارن فکر میکنن اگه برن جلو اگه پیام بدن یا زنگی بزنن ممکنه کوچیک بشن یا دقیقا عکس اون حداقلی که گفتم ممکنه فکر کنن طرفشون دیگه سرد شده و میلی بهش نداره...
میبینید چه سادست...
یه رابطه فوق احساسی یهو سرد میشه و همه چیش میشه همینی که گفتم.
یه تناقض دیوانه‌وار
یه هجوم فکری
یه سکوت بی اختیار
یه خیره شدن به سقف اتاق
یه ته خط رسیدن اما...
دیدگاه ها (۵۰)

آدم از یک جایی به بعددیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد،از ه...

عزیزِ منعشق که به ماهگرد گرفتن و سالگرد گرفتن نیست...گندِ عک...

گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت......

#دلنوشته_شماجدایی ها زیاد شده،خیانت هم همینطور!دیگه به تعهد ...

این پست رو گذاشتم تا تجربه خودم رو بگم..هیچوقت به هیچ چیز عا...

پارت ۳۳جیمین: چرا امدی...... سرد.... لارا: گفتم یه سری بزنم....

درود سپاس برای ابراز حس زیبات به بندهدر عشق و نور باشید🦋اول ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط