ساح توباشی

ساحڸ ڪہ توباشی

ترسی از صخره ها نیست

هزار بار بہ سویت موج بر می دارم

سرم بہ سنڪَ می خورد امّا

دوباره بر می ڪَردم
دیدگاه ها (۴)

جمعہ تنها مسافرے ستڪہ هفتہ اے یکبار بہویرانہ ے دلم سرمیزندو ...

برج ایفل پس از صعود پرتغال به فینال

بـــــــــــﻮﺩ . . .

[ﺑﻪ ﻣــــﺮﺩﻡ ﺍﯾــــﻦ ﺷﻬﺮ ﻧﮕـــــﯿﺪ : " ﻏﻼﻣﺘﻢ " ، " ﻧﻮڪﺮﺗﻢ "ﺳ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

پارت ۱۰+ببین باید حرف بزنیم اینجور نمیشه-گفتم برو تو اتاق (د...

#رویای #جوانی #پارت-۶خیلی عصابم خورد شد . یونگی اومد و گفت :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط