هر شب کسی هست که جای تو مرا نوازش نکند

هر شب کسی هست که جای تو مرا نوازش نکند!
آه! چه زود از ذهنت گذشت کسی را به جایت در قلبم راه داده ام! جدید ترین خبر این روزها،این است که دارم کم کم به نبودنت عادت میکنم! صبح ها به جای بیدار شدن با اشک،فقط کمی به جای خالی ات پشت میز صبحانه می نگرم! دیگر وقت ناهار مثل دیوانه ها یک بشقاب اضافی برایت نمی‌گذارم! شام را هم بدون دغدغه تو،با دوستانم در رستوران جدیدی که حوالی محل کارم افتتاح شده میخورم! کار میکنم! درس می‌خوانم! به خانه و زندگی ‹خودم› می‌رسم! روزگار می‌گذرد!چه با تو!چه بی تو!
#زُمُرُدِ_کَـــــــبود
دیدگاه ها (۵)

سنگینی درد نبودنت به عمق قلبم رسیده!سبک تر شده ام حالا! آن‌ق...

دوست داشت زن زندگی اش باشم.زنی که مدام در خانه فکر مَردش باش...

دیریستشب هایم پایان ندارندو روزهایم شروع...!کلافگی و انزوا،خ...

لحظه آخر را به یاد نمی آورم!بوی نم،بوی باران،شاید هم بوی "کن...

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط