زینبیون

🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀


📚« #درخت_مشکلات»

👨‍🚒نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد.
آخر هفته بود🗓 و #تصمیم گرفت #دوستی را برای صرف شام به خانه‌اش #دعوت کند.💜

موقعی که #نجار و دوستش به خانه🏡 رسیدند، قبل از ورود، نجار چند دقیقه ⏰در سکوت جلو درختی 🌳در باغچه ایستاد.
بعد با دو دستش،شاخه های درخت را گرفت.

چهره اش بی درنگ #تغییر کرد. خندان وارد خانه شد،🙂 #همسر و #فرزندانش به #استقبالش آمدند، برای فرزندانش #قصه گفت، و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا نوشیدنی☕ بنوشند.

از آن جا می‌توانستند درخت🌳 را ببینند. دوستش دیگر نتوانست جلو #کنجکاوی اش 🧐را بگیرد و دلیل این #رفتار نجار را پرسید.❓

نجار گفت: آه، این درخت #مشکلات من است. 😳

💟موقع کار، #مشکلات_فراوانی پیش می آید، اما این مشکلات، مال من است و ربطی هم به همسر و فرزندانم ندارد.😮

وقتی به خانه 🏡می‌رسم، مشکلاتم را به شاخه‌های آن درخت می‌آویزم و سبک به خانه می آیم تا #خانواده‌ام از #فشارهای_کاری من #اذیت نشوند‌👏😌😍


🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀
سروش👈
🆔http://sapp.ir/zynbion
هورسا👇
🆔https://www.hoorsa.com/zynbion
دیدگاه ها (۱)

🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀🐲یه کم فکر کن🐲 از #دختر_جوانی پرسیدند: ...

🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀 #دکتر_الهی_قمشه_ای میگوید :💢برای خداون...

🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀💗درستش همینه💗تا وقتی #قلبم ❤️می تپد🥰 #ا...

🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀🚺باشما هستما🚺👈شُما یِه #گناهُ بذار کنار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط