𝘗3

#انتظار

#ویکوک

چیزی شده؟مشکلی هست؟میتونم کمکت کنم؟
Y:ام راستش من حس میکنم میتونیم در آینده دوستای خوبی باشیم
هوم
Y:راستشو بخوای من بهت حس دارم
اهوم
Y:ولی اگه تو از من بدت میاد حسمو از بین میبرم
جونگکوک یکم مکث کرد و گفت:
خب راستش منم همینطورم ازت خوشم میاد دختر بامزه ای هستی و در کنارش خوشگلی
Y:عاو‌ مرسی
تو از چه چیز من خوشت اومد؟
Y:رفتارت،اندامت،قیافت
نظرت چیه بعد مدرسه باهم باشیم؟یجایی بریم عشق و حال
Y:من نمیتونم پسفردا امتهان ترمه ریاضیه مثلا
نمیشه بخواطر من گذشت کنی؟؟؟«اخوداااا دلت میاد در خواست بچه بی گناه رو رد کنی؟؟؟؟!!!!!!»
Y:اوک ولی اگه امتهانمو خراب کردم تو جواب مسترکیم،مامانم،معلم خصوصیم،تهیونگ و *آقای چوی* رو میدی
«دبیر ریاضیشون»
خا انگار چی قراره بشه

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

-تعریف کن
Y:منو به زور برد کافه برام‌ ماچا خرید
-چسی چسی چسی
Y:کوفت
-هه
Y:و گفت خیلی خوشگلم از نظرش
-عه جدی؟
Y:اره
-واو
Y:گفته بودی بست فرندته؟
-اره
Y:خوش به حالت
-وا خب بزودی بف توهم میشه دیگه
Y:اینطور فک‌ میکنی؟
-اره
Y:اخه هیچکس منو نمیتونه بلند مدت تحمل کنه
-وا ولی من فک‌نکنم اینطور باشه
Y:میدونم که میگم
-ولی جونگکوک پسر خوبیه
Y:عاو
-فقط گ-
Y:ها چیگفتی؟؟؟!
-منو ول کن برو به کاپت بچسب
Y:اون کاپمم نیست!
-هست
-ادامه دارد

لایک‌ نمیکنی کوچولو ددی؟
و فک میکنی تهیونگ چی داشت میگفت؟!🔞
دیدگاه ها (۰)

𝘗4

𝂬 ‌ ‌ ‌ 𝖸𝗈𝗎 𝗆𝖺𝖽𝖾 𝗆𝖾 𝗁𝖺𝗉𝗉𝗒 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝗕𝗎𝗍 𝗐𝗁𝖺𝗍 𝗇𝗈𝗐 ?‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌

𝘗2

𝘗1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط