عشق اغیشته به خون
( عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۸۸
تهیونگ خم شد و لب آب پر از قرمز رژلب مین جی را بوسید که باعث گذاشتن رژلب مشکی روی لب تهیونگ شد و با لحن خبیثی گفت : برو داداشت رو من .. دارم براش
مین جی : باشه قلب قرمز.. بوسه ای روی گونه تعیونگ گذاشت سپس ازش دور شد و رفت .. تهیونگ لبخند شیرینی زد و دستش را روی رد جای لبای مین جی کشید صدا بلند جیمین باعث شد هم مین جی هم تعیونگ سمت آن ها نگاه کنند .. صدا موزیک کم شد و تمام دختر و کرد های لباس به یک شکل ایستاد ...
جیمین محکم دست میونشی را سمت خودش کشاند و عصبی گفت: چرا متوجه نیستی تو .. صدا پچ پچ های مردم به گوش میرسید ..
این میونشی بود که با شرمندگی دستش را از دست جیمین بیرون کشید و آروم گفت : بس کن جلو مردممیم
جیمین خنده ای از سر پوسخند ای سر داد : مگه کار دیگه ای هم داریم .. ؟
میونشی به اطراف نگاه و با شرم گفت : بیخیال تو خونه حرف میزنیم
تهیونگ بیشتر اخم کرد سپس با گام سریع سمت آن ها رفت پشت سرش مین جی .. هم رفت
تهیونگ: جیمین آورم تر ..
مین جی : میونشی لطفاً زشته... میونشی با بغض سری تکون داد سپس به اطراف نگاه کرد لبش را گزید و در آخر نگاه غمگین اش را روی جیمین قفل کرد و تند با گام های سربع از آن ها دور شدن .. مین جی تند دنبالش راهی شد .. جیمین کلافه تر دستی به پیشانیش کشید ولی آروم سر بلند کرد و جدی همراه با لبخند گفت : ببخشید به جشن ادامه بدین .. سپس به دنبال دخترای راهی.. تهیونگ کلافه شانه بالا انداخت و به دنبالش راهی شد ..
مین جی تند به دنبال میونشی میرفت و بلند تر گفت : صبر کن بابا ..
میونشی لحظه ای در حیاط ایستاد .. بر اسر هوا سرد کس دیگری در حیاط وجود نداشت .. میونشی چرخید سمت مین جی و کلافه ماسکش را برداشت بغضش را گرفت و آروم گفت : چیه ..
مین جی غمگین نگاهش کرد سپس روی نیم کت نشست میونشی کنارش جا گرفت چونش به شدت لرزید و اشک های آرومی سر خوردن روی گونش .. مین جی آروم دستی به کمرش کشید : لطفاً آروم باش ..
میونشی سر بلند کرد و با ناراحتی و حق کردن گفت : چی کار کنم .. من چیکار کنم . خیلی خستم .. هیچی اونجوری که میخواهی .. پیش نمیره
مین جی از ته قلبش آه کشید سپس هر دو دستش را در هم قفل کرد چضمبه آسمون پر ستاره دوخت : منم مثل تو .. خسته
میونشی : نه تو خوب تری ..
مین جی کمی گیج نگاهش کرد سپس آروم حاصل از بغض گفت : منو تو چه فرقی داریم .. میونشی تند اشک هایش را پاک کرد سپس چشم در چشم مین جی دوخت : اوپا تهیونگ خیلی دوست داره .. اینو تو چشمام دیدم ..
پارت ۱۸۸
تهیونگ خم شد و لب آب پر از قرمز رژلب مین جی را بوسید که باعث گذاشتن رژلب مشکی روی لب تهیونگ شد و با لحن خبیثی گفت : برو داداشت رو من .. دارم براش
مین جی : باشه قلب قرمز.. بوسه ای روی گونه تعیونگ گذاشت سپس ازش دور شد و رفت .. تهیونگ لبخند شیرینی زد و دستش را روی رد جای لبای مین جی کشید صدا بلند جیمین باعث شد هم مین جی هم تعیونگ سمت آن ها نگاه کنند .. صدا موزیک کم شد و تمام دختر و کرد های لباس به یک شکل ایستاد ...
جیمین محکم دست میونشی را سمت خودش کشاند و عصبی گفت: چرا متوجه نیستی تو .. صدا پچ پچ های مردم به گوش میرسید ..
این میونشی بود که با شرمندگی دستش را از دست جیمین بیرون کشید و آروم گفت : بس کن جلو مردممیم
جیمین خنده ای از سر پوسخند ای سر داد : مگه کار دیگه ای هم داریم .. ؟
میونشی به اطراف نگاه و با شرم گفت : بیخیال تو خونه حرف میزنیم
تهیونگ بیشتر اخم کرد سپس با گام سریع سمت آن ها رفت پشت سرش مین جی .. هم رفت
تهیونگ: جیمین آورم تر ..
مین جی : میونشی لطفاً زشته... میونشی با بغض سری تکون داد سپس به اطراف نگاه کرد لبش را گزید و در آخر نگاه غمگین اش را روی جیمین قفل کرد و تند با گام های سربع از آن ها دور شدن .. مین جی تند دنبالش راهی شد .. جیمین کلافه تر دستی به پیشانیش کشید ولی آروم سر بلند کرد و جدی همراه با لبخند گفت : ببخشید به جشن ادامه بدین .. سپس به دنبال دخترای راهی.. تهیونگ کلافه شانه بالا انداخت و به دنبالش راهی شد ..
مین جی تند به دنبال میونشی میرفت و بلند تر گفت : صبر کن بابا ..
میونشی لحظه ای در حیاط ایستاد .. بر اسر هوا سرد کس دیگری در حیاط وجود نداشت .. میونشی چرخید سمت مین جی و کلافه ماسکش را برداشت بغضش را گرفت و آروم گفت : چیه ..
مین جی غمگین نگاهش کرد سپس روی نیم کت نشست میونشی کنارش جا گرفت چونش به شدت لرزید و اشک های آرومی سر خوردن روی گونش .. مین جی آروم دستی به کمرش کشید : لطفاً آروم باش ..
میونشی سر بلند کرد و با ناراحتی و حق کردن گفت : چی کار کنم .. من چیکار کنم . خیلی خستم .. هیچی اونجوری که میخواهی .. پیش نمیره
مین جی از ته قلبش آه کشید سپس هر دو دستش را در هم قفل کرد چضمبه آسمون پر ستاره دوخت : منم مثل تو .. خسته
میونشی : نه تو خوب تری ..
مین جی کمی گیج نگاهش کرد سپس آروم حاصل از بغض گفت : منو تو چه فرقی داریم .. میونشی تند اشک هایش را پاک کرد سپس چشم در چشم مین جی دوخت : اوپا تهیونگ خیلی دوست داره .. اینو تو چشمام دیدم ..
- ۴۵۳
- ۰۸ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط