چندتا شهید توی اردوگاه بودند ازآن هایی که توی اسارت شه

‌ چندتا شهید توی اردوگاه بودند. ازآن هایی که توی اسارت شهید شدند.

رفتیم مرتبشان کنیم، بگذاریم یک گوشه.

زیربغل یکیشان را گرفتم که بلندش کنم، دیدم روی دستش یک چیزی نوشته. دستش را آوردم بالا. نوشته بود « مادر، ازتشنگی مردم.»

منبع :

@ کتاب 12هم مجموعه ی "روزگاران" – "کتاب عطش"
دیدگاه ها (۱)

ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯿﻪ ﮐﻪ......ﻫﻢ ﺑﯿﮑﺎﺭﻡ، ﻫﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐ...

شاید اگر از خیلی ها سوال کنن که مهم ترین علت طلاق چیه؟ موارد...

تقدیم بهمه بامراها

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﯾﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻡﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻔﺘﻢﺍﻗﺎ ﺑﺒﺨﺸﯿﻦ ﺟﻮﺟ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط