آژانس دونفره پارت ۱۹

توکیو_شب ۷/۲۶
*** دازای، رانپو و چویا خیلی به مقر دشمن نزدیک شده بودن تا این که به یه زمین خاکی رسیدن که فقط چند تا خرابه و ساختمون توش بود!***
دازای روی نقشه رو نگاه می‌کنه و میگه: فکر کنم باید همین جا باشه، مقر اصلی دشمن!!
ولی وقتی سرشو می‌گیره بالا چویا تفنگ رو روی پیشونیش گرفته!
دازای: داری چی کار میکنی؟!
رانپو از جلو دازای رد میشه: فکر می‌کنی داره چی کار میکنه؟! خب معلومه، فکر کردی من نمی‌فهمم؟ تمام افرادی که به آژانس و مافیا حمله کردن دقیقاً شبیه تو بودن! و از اونجایی که تو همراه بقیه اعضای آژانس گرفته نشدی بماند که مهبتت هم دقیقا شبیه همونا بود دیگه واقعا میشه مطمئن شد که تو جزو اونایی! ، از همون موقعی که یکی از افراد دشمن رو دیدم فهمیدم و در طول این مدت این موضوع رو به چویا سان گفتم و با هم این نقشه رو کشیدیم!
دازای: ولی یه سوء تفاهم پیش اومده! ، من از اونا نیستم!
رانپو بدون توجه به حرف دازای، به چویا گفت: شلیک کن!
*صدای شلیک گلوله
دازای پخش زمین میشه رانپو نقشه رو برمی‌داره و ساختمون رو نگاه میکنه بعد برمیگرده سمت چویا ولی چویا تفنگ رو می‌گیره سمتش!......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیدگاه ها (۰)

آژانس دونفره پارت ۲۰

سلااااام من برگشتم 😃👋🏻خب تو به دنیای انیمه میری نتیجه چی میش...

"بغض" واژه سنگینیه بعضی وقتا وقتی خیلی خوشحالی از یه جایی که...

آژانس دونفره پارت ۱۸

دنیای دیگر

دنیای دیگر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط