در تلوزیون اخبار پخش شد در اخبار هواشناسی پخش شد در

‌در تلوزیون، اخبار پخش شد. در اخبار، هواشناسی پخش شد. در هواشناسی، ابر باران‌زا پخش شد. در ابر باران‌زا، رعد و برق پخش شد. بارید و باران در زمین پخش شد. بوی خاک، در هوا پخش شد. تو آن سوی خیابان، من این سوی خیابان. تو به سمت من آمدی و بویت در هوا پخش شد. من در تو پخش شدم. من در رگ‌هایت پخش شدم. من در تو پر شدم و در من خالی. منِ من خالی شد. خالی از من‌های پر از تو.
حال، از من فقط تو مانده‌ای.
می‌شود مرا از خودت پخش نکنی؟

#شادی•-•!
🍃²⁷بهمن‌ماهِ¹⁴⁰⁰🍃

¹⁹.
دیدگاه ها (۰)

حسی‌که‌گفتم،شایدباکمی‌قدم‌زدن‌بگذردمراوسط‌خیابان‌به‌گریه‌اند...

اونجا که شادمهر میگه: «هر چی سَرم شلوغ شد؛ رو قلب من اثر نکر...

علاقه به او مثل شن های بیابان بود. هرچه بیشتر برای نگه داشتن...

بالای سرم اسمونزیر پاهام یه ساختمون بین خوب و بدبین درست و غ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

انتخاب در تاریکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط