استاد دانشگاهته و با هم نامزد هستید اما برای اینکه حرفتون
استاد دانشگاهته و با هم نامزد هستید اما برای اینکه حرفتون داخل دانشگاه نپیچیه کریس گفته که این موضوع پنهان بمونه حتی حلقه ای رو که موقع نامزدی بهش دادی رو از دستش درمیاره...توام از این موضوع خیلی ناراحتی و چند وقتیه که یکم بهش بی محلی میکنی... کریس هم که حس کرده تو ناراحتی از یه موضوعی ولی نمیدونه از چی برای همین یه روز به یه رستوران که فضای بازی داره و رو بلندیه دعوتت میکنه و همه میزای رستوران رو هم رزرو میکه برای اینکه فقط خودتون باشید...بعد از اینکه شام خوردید میبرتت جایی از رستوران که همه شهر رو از بالا میتونید ببینید...
کریس:ا/ت
ا/ت:هوم
کریس:قبلا میگفتی جانم شونه هاتو میدی بالا به منظره نگاه میکنی...
ا/ت:حرفتو بزن کریس:چیزی شده؟
ا/ت:نه
کریس:من اذیتت کردم؟
ا/ت:نه
کریس:کار اشتباهی کردم؟
ا/ت:نه کریس:کسی چیزی گفته؟
ا/ت:نه کلافه تو موهاش دست میکشه... کریس:چته تو؟چرا اینطوری میکنی؟
بهش توجه نمیکنی
کریس:یاا با توام ها...چرا بهم نگاه نمیکنی... عصبانی میشه و شونه هاتو میگیره و برمیگردونتت سمت خودش
ا/ت:یاااا چته دستم درد گرفت..ولم کن
کریس: تا نگی از چی ناراحتی ولت نمیکنم...آخه اگه کاری کردم بگو...بگو که حداقل بدونم چرا این چند وقتیه که عوض شدی... وقتی حرفاشو میشنوی اشک توی چشمات جمع میشه کریس:ا/ت عزیزم بگو به من خانومم چته خب آخه؟
ا/ت:من...من..
کریس:توچی؟
ا/ت:من تو استایلت نیستم...میدونم دیگه دوستم نداری...حتما دیگه استایلت نیستم دیگه...
کریس:چی داری میگی دیوونه شدی...
ا/ت:اگه استایلت بودم که از همه پنهان نمیکردی منو...اگه دوستم داشتی که حلقمو از دستت در نمیاوردی... اشکات دونه دونه پایین میان...سرتو میندازی پایین که کریس با انگشتاش سرتو میاره بالا و تو چشمات نگاه میکنه
کریس:این چه حرفیه که میزنی آخه نفسم...تو همه زندگی منی...عشق منی...من عاشقتم...اگه اون حلقه رو دستم نمیکنم و به همه نمیگم به خاطره خودته عزیزم...اونا تو رو اذیتت میکنن ...اگه یه نمره خوب بگیری نمیگن درس خوانده نمره گرفته میگن شوهرش بهش نمره داد...فک کردی خودم دوست ندارم به همه بگم که تو مال منی...میدونی چقد وقتی نگاه پسرای همکلاسیتو میبینم عصبی میشم ولی نمیتونم کاری بکنم...فکر کردی دوست ندارم همه جا جار بزنم بگم این خانم کوچولوی خوشگل مال منه،خانوم منه...بگم این دختر همه زندگیم تنها دختریه که به چشمم میاد و تو استایلمه... اشکاتو پاک میکنه و بغلت میکنه.... نشنوم دیگه این حرفو ازت ها...من اندازه دنیا دوستت دارم خانوم کوچولوی خوش استایل من...آخه توواینقدر خوش استایل هستی که یه وقتایی میترسم من استایلت نباشم... 😄 🙈
#kris
#exo
کریس:ا/ت
ا/ت:هوم
کریس:قبلا میگفتی جانم شونه هاتو میدی بالا به منظره نگاه میکنی...
ا/ت:حرفتو بزن کریس:چیزی شده؟
ا/ت:نه
کریس:من اذیتت کردم؟
ا/ت:نه
کریس:کار اشتباهی کردم؟
ا/ت:نه کریس:کسی چیزی گفته؟
ا/ت:نه کلافه تو موهاش دست میکشه... کریس:چته تو؟چرا اینطوری میکنی؟
بهش توجه نمیکنی
کریس:یاا با توام ها...چرا بهم نگاه نمیکنی... عصبانی میشه و شونه هاتو میگیره و برمیگردونتت سمت خودش
ا/ت:یاااا چته دستم درد گرفت..ولم کن
کریس: تا نگی از چی ناراحتی ولت نمیکنم...آخه اگه کاری کردم بگو...بگو که حداقل بدونم چرا این چند وقتیه که عوض شدی... وقتی حرفاشو میشنوی اشک توی چشمات جمع میشه کریس:ا/ت عزیزم بگو به من خانومم چته خب آخه؟
ا/ت:من...من..
کریس:توچی؟
ا/ت:من تو استایلت نیستم...میدونم دیگه دوستم نداری...حتما دیگه استایلت نیستم دیگه...
کریس:چی داری میگی دیوونه شدی...
ا/ت:اگه استایلت بودم که از همه پنهان نمیکردی منو...اگه دوستم داشتی که حلقمو از دستت در نمیاوردی... اشکات دونه دونه پایین میان...سرتو میندازی پایین که کریس با انگشتاش سرتو میاره بالا و تو چشمات نگاه میکنه
کریس:این چه حرفیه که میزنی آخه نفسم...تو همه زندگی منی...عشق منی...من عاشقتم...اگه اون حلقه رو دستم نمیکنم و به همه نمیگم به خاطره خودته عزیزم...اونا تو رو اذیتت میکنن ...اگه یه نمره خوب بگیری نمیگن درس خوانده نمره گرفته میگن شوهرش بهش نمره داد...فک کردی خودم دوست ندارم به همه بگم که تو مال منی...میدونی چقد وقتی نگاه پسرای همکلاسیتو میبینم عصبی میشم ولی نمیتونم کاری بکنم...فکر کردی دوست ندارم همه جا جار بزنم بگم این خانم کوچولوی خوشگل مال منه،خانوم منه...بگم این دختر همه زندگیم تنها دختریه که به چشمم میاد و تو استایلمه... اشکاتو پاک میکنه و بغلت میکنه.... نشنوم دیگه این حرفو ازت ها...من اندازه دنیا دوستت دارم خانوم کوچولوی خوش استایل من...آخه توواینقدر خوش استایل هستی که یه وقتایی میترسم من استایلت نباشم... 😄 🙈
#kris
#exo
- ۱۰.۶k
- ۰۱ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط