به قهوه خانه رفتم

به قهوه خانه رفتم
تا فراموش کنم
عشقمان را
و دفن کنم
اندوهِ خود را،
اما تو پدیدار شدی
از فنجان ِ قهوه ام:
گل ِ رزی سفید


#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱۸)

عاشق که میشویتمام جهان نشانه معشوقه‌ات دارند،یک موسیقی زیبای...

چه روز ها که گذشت و محال هم بودیمبه جای واقعیت، در خیال هم ب...

زندگی...حسرتِ یک شادیِ معمولی بود...#حامد_ابراهیم‌پور

بخند کودکِ همسایه...من اندوه‌های زیادی را دیدم که سر پیچِ هم...

موسیقی

پارت ۶تق تق تق(مثلا صدای دره)نامی. کیه(سرد)منم بابا میشم بیا...

ویو نینا بیدار شدم داخل اون آکواریوم لعنتی بودم رفتم بالا و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط