من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست

من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست
جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست

یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم
دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست

دلگیرم از این شهر پس از من که هوایش
آن گونه که در شأن تو باشد بپری نیست

ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید: خبری نیست

هر جا نکنی باز سر درد دلت را
چون دامن تر هست ولی چشم تری نیست

ای کاش که می گفت نگاه تو؛ بمانم
این لحظه که حرفت سند معتبری نیست

دل خوش نکنم پشت وداع تو سلامی ست
یا پشت خداحافظی من سفری نیست؟

من چند قدم رفتم و برگشتم و دیدم
در بسته شد آن گونه که انگار دری نیست...
دیدگاه ها (۱۰)

بعد عمری در کجا باید که پیدایت کنم؟!از کدامین پنجره باید تمن...

#فصلها_پشت_سر_هم_میایند_میروند_و_تمام_میشوند_اما_تمام_شدنی_ن...

#تا_که_انگور_شود_می_دو_سه_سالی_بکشد_تو_به_یک_لحظه_شدی_نابتری...

#میگفت_اگر_دوستم_داری_ثابت_کن_قسم_بخور_چشمهایش_را_بوسیدم_و_گ...

من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیستجز این دو سه تا شعر که گفتم...

پارت جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط