در آن طرف شهر بودی

در آن طرف شهر بودی
دور تراز من
در میان #خاطرات
مثل دریا
مثل #جنگل
مثل بوی نم خورده به خاک
هیچ گاه تورا در آغوش هایم نداشتم‌
مثل خورشید
مثل ماه
اما
بی هراس هر روز تو را بوسیدم
میان #عکس ها
تورا به آغوش عشق کشیده ام
در رویا
هزار بار در روز هایم
در آخر هفته های پُر تنهایی
در عصر های کشنده پُر اضطراب
با تو
با #یادت
در رویا
میان خاطراتم
قدم زدم
عاشقانه با عشق
شاید باور نکنی باتو تا خود خدا هم پرواز کرده ام
تو که دوری
اما
تمام تو با من همراه است
حتی تا خود خدا ..😔 😢
دیدگاه ها (۹)

در من کوچه ایستکه باتو در آن نگشته ام...سفری ستکه باتوهنوز ن...

آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد....

کوچ تا چند؟! مگر می‌شود از خویش گریخت؟«بال» تنها غم غربت به ...

آنچنان کز رفتن گل خار می‌ماند به جااز جوانی حسرت بسیار می‌ما...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط