روزگاری خانه هامان سرد بود

روزگاری خانه هامان سرد بود
بردن نفت زمستان درد بود
يک چراغ والور و يک گرد سوز
زيرکرسی با لحافی دست دوز

خانواده دور هم بودن همه
در کنار هم می آسودن همه
روی سفره لقمه نانی تازه بود
روی خوش درخانه بی اندازه بود

آن قديما عاشقی يادش بخير
عطر و بوی رازقی يادش بخير
عصر پست و تلگراف و نامه بود
روزگار خواندن شه نامه بود


#کانال_خسرو_شڪیبایی
دیدگاه ها (۱)

مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است 👤 امام

زیباییدر چهره نیستزیبایینوری در قلب است❤️ #جبران_خلیل_جبران

ای کـــــــودک...کفش هایم را نپوشتلاش تو برای بزرگ شدنت غـــ...

مردی در راه بازگشت به خانه بود که در خیابان کودک فقیری را دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط