این بار طوفان ب سو دشت عازم بود

این بار طوفانے بہ سوے دشت، عازم بود
سہم حسن از ڪربلا، غوغاے #قاسم بود

عطر مدینہ لا بہ لاے گیسوانش داشت
از بچہ هاے ڪوچہ هاے آل هاشم بود

#شب_ششم
#یاقاسم_بن_الحسن
دیدگاه ها (۱)

چنین ڪہ بے قرارے واے بر منسـوار بے مهـارے واے بـر منعلے اڪبر...

یک باغ پر از غنچه که پرپر کردندنامردی خود دو صد برابر کردندد...

حسن زاده حسن در حسنت می بینمروح توحید میان سخنت می بینم روی ...

ای عمو از خیمه می‌آیم، کمی آرام باش... از چه با زانو به سوی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط