نثار عشق کن

نثار عشق کن
بود و نبودت را
که چشم ِکور ِبی مهری
فقط با عشق شود بینا
نثار عشق کن
بود و نبودت را........................
#شهزاد
دیدگاه ها (۱)

اندیشه‌ ی معشوق، نگهبان خیال استعاشق نتواند به خیال دگر افت...

زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند م...

ه نگاهِ حسرت،بر لب ِ بُغض قسمزندگی می گذرد ....................

یک کوه عطشیک دل بارانیما را ز کویرتشنه می ترسانیما گر ز کویر...

نثار کن خودت را با آن که مغروری، نثار کن هرچه که داری! جوانی...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بی مهابا می‌زنم ساز، تو رندانه برقصبی خیال غمِ دنیا، تو جانا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط