تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن

تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن
که ندارد دل من طاقت هجران دیدن

بر سر کوی تو گر خوی تو این خواهد بود
دل نهادم به جفاهای فراوان دیدن

سعدی🌹☘️
دیدگاه ها (۰)

دستت را به من بده، ای تصویر شادمانۀ همه امیدها ! فردا از آن ...

افسردهبودسایهدلمبی هوای عشقاین بوی زلف کیست که جان می دهد به...

.پنج شنبهروز آمدن های بی هواست...ثابت کن هوایم بی هوابه سرت ...

در ڪتاب چار فصل زندگیصفحه ها پشت سرِ هم می‌روندهر يڪ ازاينصف...

چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمی‌دیدیجفاهای چنین از خوی او...

همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟یا چو من هجر تو را هیچ گرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط