متن عالی بخونید لطفا کامنت

متن عالی بخونید لطفا کامنت
فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست.
کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید 2 ریالی است. بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده.
گفت: چی را برای چی آتش زدم.

و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی ارزش آتش می زنیم و خودمان هم خبر نداریم.
آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ها و مقایسه کردن های خود می کنیم و سلامتی امروزمان را با استرسها و نگرانی های بی مورد به خطر می اندازیم و ...
دیدگاه ها (۷)

➕ استادی می گفت : " صبح ها که دکمه های لباسم را می بندم ، ب...

دو پادشاه زن، پوراندخت و خواهرش آذرمیدخت بر امپراطوری بزرگ س...

➕ تو زندگی مهم نیست که دیگران تو رو چگونه می بینند. مهم این...

⭕ ️➕ اگر قرار است از زندگی لذت ببریم، الان وقتشه، نه فردا، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط