فقر همه جا سرک می کشد
فقر همه جا سرک می کشد
فقر گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر چیزی را نداشتن است ، ولی آن چیز پول نیست ، طلا و غذا هم نیست
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد می کند
فقر ، کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به بیرون انداخته می شود
فقر ، همه جا سرک می کشد
فقر ، شب را بی غذا سرکردن نیست
فقر ، روز را بی اندیشه سر کردن است.
zhila kurd...
فقر گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر چیزی را نداشتن است ، ولی آن چیز پول نیست ، طلا و غذا هم نیست
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد می کند
فقر ، کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به بیرون انداخته می شود
فقر ، همه جا سرک می کشد
فقر ، شب را بی غذا سرکردن نیست
فقر ، روز را بی اندیشه سر کردن است.
zhila kurd...
- ۱.۷k
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط