فقر همه جا سرک می کشد

فقر همه جا سرک می کشد
فقر گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر چیزی را نداشتن است ، ولی آن چیز پول نیست ، طلا و غذا هم نیست
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد می کند
فقر ، کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به بیرون انداخته می شود
فقر ، همه جا سرک می کشد
فقر ، شب را بی غذا سرکردن نیست
فقر ، روز را بی اندیشه سر کردن است.
zhila kurd...
دیدگاه ها (۴)

..ﭘﺪﺭﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﺩﻓﺘﺮ ﻣﺸﻖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻤﻴﺰ ﻭ ﻣﺮﺗﺐ...

آنکه توحید خدارا برگزید..غیر الله را برای خود ندیدچون رسد هر...

حجاب از دو کلمه (حج+آب) درست شده است. حج مایه حیات توحیدی مؤ...

خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ استوقتی که صداقتها ، آل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط