تک پارتی تام وقتی بودون اجازش رفتی پارتی درخواستی
تک پارتی تام وقتی بودون اجازش رفتی پارتی درخواستی
همینجوری داشت قدم میزد آروم و قرار نداشت تام: آخه این دختر کجاستکه ات از در میاد داخل تام: تا این موقع کجا بودییییی از نگرانی مردمو زنده شدم دختر ات: ول کن باو
تام: بیا مستم که هستی مگه بهت نگفتم این جور جاها نرو ات: من هر جا که بخوام میرم به تو ربطی نداره تام: اینجوریه نه
دستتو گرفت و از اتاق بیرونت کرد تام: شبو بیرون بمون تا بفهمی ولی بعد پنج دقیق آوردت داخل تام: ناراحت که نشدی ات: میدونی چیه بهتره این رابطه تموم بشه((خودشم ازاین حرفی که زد تعجب کرد))
تامکمرتو گرفت و وحشینا بوسیدت و گفت دیگه از حرف ها نزنیا دختر...................
امیدوارم خوب شده باشه♥❤♥
همینجوری داشت قدم میزد آروم و قرار نداشت تام: آخه این دختر کجاستکه ات از در میاد داخل تام: تا این موقع کجا بودییییی از نگرانی مردمو زنده شدم دختر ات: ول کن باو
تام: بیا مستم که هستی مگه بهت نگفتم این جور جاها نرو ات: من هر جا که بخوام میرم به تو ربطی نداره تام: اینجوریه نه
دستتو گرفت و از اتاق بیرونت کرد تام: شبو بیرون بمون تا بفهمی ولی بعد پنج دقیق آوردت داخل تام: ناراحت که نشدی ات: میدونی چیه بهتره این رابطه تموم بشه((خودشم ازاین حرفی که زد تعجب کرد))
تامکمرتو گرفت و وحشینا بوسیدت و گفت دیگه از حرف ها نزنیا دختر...................
امیدوارم خوب شده باشه♥❤♥
- ۲.۱k
- ۰۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط