با قحطی بوسه رو به رو شد دل من

با قحطی بوسه رو به رو شد دل من

سر گشته و دیوانه ی او شد دل من

عاشق شد و کفرانه به مسجد آمد

مشغول نماز بی وضو شد دل من

عاشق که شد از شهر جدایش کردند

آواره ی عشق تو به تو شد دل من

معشوق هم عاشق کشی اش معرکه بود

یک بوسه برایش آرزو شد دل من

رفتم که ببوسم لب شیرینش را

احسنت که کور آبرو شد دل من
دیدگاه ها (۰)

پیراهن تو بر تنِ این شعر گشاد استدر وصف تن ات شاعر ناکام زیا...

پیراهن تو بر تنِ این شعر گشاد استدر وصف تن ات شاعر ناکام زیا...

مشکی ترین ستاره ی شبهاست چشم توشاید خسوف کامل دنیاست چشم توض...

قلب من وقتی که هستی تمامش مال تو..هرچه دارم غیرتنهایی تمامش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط