شرمتان باد ای خداوندان قدرت

شرم‌تان باد ای خداوندانِ قدرت!
شرم‌تان باد ای خداوندانِ قدرت!
بس‌کنید
بس‌کنید از این همه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانانِ آزادی
نگه‌دارانِ صلح
ای جهان را لطف‌تان تا قعرِ دوزخ رهنمون
سربِ داغ است این‌که می‌بارید بر دل‌هایِ مردم، سربِ داغ
موجِ خون است این‌که می‌رانید بر آن، کشتی‌یِ خودکامگی، موجِ خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسل‌هایتان یک لحظه ساکت می‌شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وایِ مادرهایِ جان‌‌آزرده است
کاندرین شب‌هایِ وحشت، سوگواری‌می‌کنند
بشنوید این بانگِ فرزندانِ مادرمرده است
کز ستم‌هایِ شما هر گوشه زاری‌می‌کنند
بنگرید این کشت‌زاران را که مزدوران‌ِتان
روز و شب با خونِ مردم آبیاری‌می‌کنند
بنگرید این خلقِ عالم را که دندان بر جگر، بیدادِتان را بردباری‌می‌کنند
دست‌ها از دست‌ِتان ای سنگ‌چشمان بر خداست
گرچه می‌دانم
آن‌چه بیداری ندارد خوابِ مرگِ بی‌گناهان است، وجدانِ شماست
با تمامِ اشک‌های‌ام باز نومیدانه خواهش‌می‌کنم
بس‌کنید
بس‌کنید
فکرِ مادرهایِ دلواپس کنید
رحم بر این غنچه‌هایِ نازکِ نورس کنید
بس‌کنید
دیدگاه ها (۲)

حواستان باشد !اینجا خیلی زود ، دیر می شود !جایی که همه چیز ت...

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

☝کلیپ بالا دو بخش داره؛ بخش اول صحبت های رهبری هست که می فرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط