سناریو بانگو

سناریو بانگو:
ا/ت:هوی چویا کون!چرا اون دازای نمیاد الاف گیر آورده!بهش زنگ میزنی?تهدیدش کن پیداش می‌کنیم شو میکشی...
دازای:به به مث این که این دوتا زود رسیدن
چویا:نانیییییییییی(چی)باکا(احمق،اسکل و کلی معنی دیگه)ما زود اومدیم یا جنابعالی دیررررر?!
دازای:شما زود اومدید
*چویا یقه ی دازای و گرفته و...
ا/ت با لبخند ملیح از اون چشم بسته ها میگه:چویا کون بی زحمت ولش کن=)
چویا:اما ا/ت چان...باشه
*ا/ت آروم میره نزدیک دازای بنده خدا عین چی میفته رو دازای تا بزنتش چویا در تلاش که جداش کنه اما از این خبرا نیییی
(یکم بعدددد)
*در حالی که همشون از ادن نوشیدنی که چویا آورده بود خوردن اصا جمع یه حال خوشی گرفته اما آندو سان وارد میشه که وضعیت همه رو میبینه بعد از کلی تلاش درحالی که از پشت لباس دازای و چویا گرفته و ا/ت رو انداخته روی دوشش داره اول میره سمت آژانس تا ا/ت و دازای و بزاره اونجا ولی توضیحی برای زخم و زیری شدن دازای نداره و میدونه کلی دردسر برای بردن چویا به مافیا داره یه لبخند پر حرص میزنههههه
دیدگاه ها (۴)

خببب باید بگم که

سناریو جوجوتسوp¹

سناریو شیطان کش بشدت سمی

سناریو نوشتم جوجو ها

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط