عبدالغفار وارستگان
عبدالغفار وارستگان
استاد زندهنام "عبدالغفار وارستگان"، فرزند "عبدالقادر"، متخلص به "نازک بین"، شاعر و ادیب کردستانی، زادهی سال ۱۳۰۸ خورشیدی، در محلهی آقازمان سنندج بود.
وی در سال ۱۳۲۷ به عنوان آموزگار به استخدام آموزش و پرورش درآمد و تا سال ۱۳۴۰، در روستاهای مریوان، اورامانات و کامیاران، به امر آموزش دانشآموزان پرداخت.
ایشان در سال ۱۳۴۰ به سنندج برگشت و در کنار تدریس در آموزش و پرورش، با رادیو کردی سنندج، به عنوان گوینده و برنامهساز همکاری کرد.
برنامه «نازکبین رادیو» که برنامهای فولکلور، انتقادی و آموزشی بود، را به مدت ۱۷ سال تولید کرد، و سپس به تولید برنامهی «باغچه ادبیات»، «از هر باغچه گلی» ، «جواب نامههای شنوندگان»، و «سیری در روستا» پرداخت.
ایشان یکی از موسسان "انجمن ادبی مولوی کُرد"، در سال ۱۳۷۳ بود، کە نقش بسیار ارزندهای را در معرفی شاعران جوان کردستانی بر عهده داشتند.
سرانجام وی در روز سەشنبە سوم آذر ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی در سنندج دارفانی را وداع نمود.
ایشان به هر دو زبان کُردی و فارسی اشعار زیادی دارند، مانند: قسم نامه، وصیت نامه، بمباران سنندج (سنه خوێن ئاوی) و...
همچنین ایشان چهار جلد از اشعار خود را جمعآوری کردهاند، که دو جلد آن مربوط به دورهی نازکبین رادیو است، و دو جلد دیگر مربوط به رباعی، مثنوی، غزلیات و مرثیە که به زبانهای کُردی و فارسی است.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
◇ نمونهی شعر کُردی:
(۱)
دايه گيان ئهوا دهس پروردهكهت
رولهی ناكام و خاون دردهکهت
له باخ ئاوات گوله پهژموردهكهت
مهحروم له شادی و دل ئهفسردهكهت
چاوی پر فرميسك ليوی پر ...
دايه گيان به شير خهفت گوچ كريام؟
له ناو بابولهی مهينهت دانريام؟
به تيغ ناكامی ناوكه بركريام؟
به بهد ئیقبالی بانگ به گوی دريام؟
استاد زندهنام "عبدالغفار وارستگان"، فرزند "عبدالقادر"، متخلص به "نازک بین"، شاعر و ادیب کردستانی، زادهی سال ۱۳۰۸ خورشیدی، در محلهی آقازمان سنندج بود.
وی در سال ۱۳۲۷ به عنوان آموزگار به استخدام آموزش و پرورش درآمد و تا سال ۱۳۴۰، در روستاهای مریوان، اورامانات و کامیاران، به امر آموزش دانشآموزان پرداخت.
ایشان در سال ۱۳۴۰ به سنندج برگشت و در کنار تدریس در آموزش و پرورش، با رادیو کردی سنندج، به عنوان گوینده و برنامهساز همکاری کرد.
برنامه «نازکبین رادیو» که برنامهای فولکلور، انتقادی و آموزشی بود، را به مدت ۱۷ سال تولید کرد، و سپس به تولید برنامهی «باغچه ادبیات»، «از هر باغچه گلی» ، «جواب نامههای شنوندگان»، و «سیری در روستا» پرداخت.
ایشان یکی از موسسان "انجمن ادبی مولوی کُرد"، در سال ۱۳۷۳ بود، کە نقش بسیار ارزندهای را در معرفی شاعران جوان کردستانی بر عهده داشتند.
سرانجام وی در روز سەشنبە سوم آذر ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی در سنندج دارفانی را وداع نمود.
ایشان به هر دو زبان کُردی و فارسی اشعار زیادی دارند، مانند: قسم نامه، وصیت نامه، بمباران سنندج (سنه خوێن ئاوی) و...
همچنین ایشان چهار جلد از اشعار خود را جمعآوری کردهاند، که دو جلد آن مربوط به دورهی نازکبین رادیو است، و دو جلد دیگر مربوط به رباعی، مثنوی، غزلیات و مرثیە که به زبانهای کُردی و فارسی است.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
◇ نمونهی شعر کُردی:
(۱)
دايه گيان ئهوا دهس پروردهكهت
رولهی ناكام و خاون دردهکهت
له باخ ئاوات گوله پهژموردهكهت
مهحروم له شادی و دل ئهفسردهكهت
چاوی پر فرميسك ليوی پر ...
دايه گيان به شير خهفت گوچ كريام؟
له ناو بابولهی مهينهت دانريام؟
به تيغ ناكامی ناوكه بركريام؟
به بهد ئیقبالی بانگ به گوی دريام؟
- ۱.۲k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط