این بار زنده می خواهمت

این بار زنده می خواهمت
نه در رؤیا، نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم در این کافه ی پیر
نه لبخند بزنی آن گونه که در رؤیاست
و نه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم
صندلی ات راعوض کنی
در کنارم بنشینی
سر خسته ات را روی شانه ام بگذاری
و به جای دوستت دارم بگویی
" گم کرده ام تو را ، کجایی؟ "


"کلوناریس" شاعر یونانی
دیدگاه ها (۶)

به چشمهایت بگو....آنقدر برایم رجز نخوانند...من اهل جنگ نیستم...

صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ، ترا ...

#Hair

#Hair

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط