راه انسانیت

راه انسانیت:
دکتر شریعتی :

« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »

پناه میبرم به خدا از عـیبی که، «امروز» در خود می بینم، و «دیروز» دیگران را به خاطر، «هـمان عیـب» ملامت کرده ام.

محتاط باشیم در «قضاوت کردن دیگران» وقتی نه از دیروز او خبر داریم و نه از "فردای خودمان"
دیدگاه ها (۲)

:نان حلال خیلی خیلی خوب است. من نان حلال را خیلی دوست دارم. ...

وقتی گرگ حمله می کند،با صدای بلند حمله میکند؛و فرصتی برای وا...

جیسون استاتهام قبل از سال 1988 دستفروش زیورآلات تقلبی در خیا...

قیمت iPhone7Plus

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط