چشمم دوباره خیس شد از نم نم سکوت
چشمم دوباره خیس شد از نم نم سکوت
رخت سیاه کرده به تن از غم سکوت
بغضم شکست و باز صدای شکستنش-
گم شد میان همهمه ی این همه سکوت
اینجا کسی به غیر خودم نیست یار من
خوبست آشنام به زیر و بم سکوت
با سنگ حرف میشکنی حرمت مرا
تو آدم صدایی و من آدم سکوت...!
رخت سیاه کرده به تن از غم سکوت
بغضم شکست و باز صدای شکستنش-
گم شد میان همهمه ی این همه سکوت
اینجا کسی به غیر خودم نیست یار من
خوبست آشنام به زیر و بم سکوت
با سنگ حرف میشکنی حرمت مرا
تو آدم صدایی و من آدم سکوت...!
- ۲.۱k
- ۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط