ویو آت
ویو آت
اون دختره چندش اومد
@کلفتی خوش میگذره
تا دیروز زر میزدی ددی تو میخواستی
@شنیدم داشتی گریه میکردی
به چپ یا راستم انتخاب کن
@خدافظ کلفت زاده
داشت میرفت که کلی کبودی پشت گردنش دیدم نکنه داره به تهیونگ خیانت میکنه رفتم سمت اتاق تهیونگ درو زدم
_بیا تو
رفتم تو
+سلام مستر...نه ارباب
سرشو گرفت بالا
_پرنسس کوچولو چیزی میخوای
+ یه سوال
_جواب میدم
+تازگی ها با سوجین خوابیدی
_هرچند که به تو ربطی نداره ولی نه دو سه ماهی میشه
ولی اون کبودی ها تازه بودن
+ ارباب
_بگو
+حوصله ام سر رفته میشه امروز بریم بیرون
_پرنسس باید تنبیهتم کنم دوربینارو چک کردم اون پسره ازت خواست باهاش بری بیرون
+ نه ...من قب..قبول ن...نک...نکردم..
_نترس شوخی کردم
نفس عمیقی کشیدم که اومد و دستشو نوازش وار رو سرم کشید
_دوست داری کجا بری پرنسس
+ پیش دوستام میشه؟
_نه نمیشه...خیلی ها اینطوری قولم زدن درسته پیداشون کردم ولی بازم دردسر داره
ویو تهیونگ
یهو دور اتاق پاشو کوبید زمین
+ من میخوام برم بیرون
_دلت تنبیه میخواد نه
+ ن..نه
_پس برو خودتو با چیزای دیگه سرگرم کن
اون دختره چندش اومد
@کلفتی خوش میگذره
تا دیروز زر میزدی ددی تو میخواستی
@شنیدم داشتی گریه میکردی
به چپ یا راستم انتخاب کن
@خدافظ کلفت زاده
داشت میرفت که کلی کبودی پشت گردنش دیدم نکنه داره به تهیونگ خیانت میکنه رفتم سمت اتاق تهیونگ درو زدم
_بیا تو
رفتم تو
+سلام مستر...نه ارباب
سرشو گرفت بالا
_پرنسس کوچولو چیزی میخوای
+ یه سوال
_جواب میدم
+تازگی ها با سوجین خوابیدی
_هرچند که به تو ربطی نداره ولی نه دو سه ماهی میشه
ولی اون کبودی ها تازه بودن
+ ارباب
_بگو
+حوصله ام سر رفته میشه امروز بریم بیرون
_پرنسس باید تنبیهتم کنم دوربینارو چک کردم اون پسره ازت خواست باهاش بری بیرون
+ نه ...من قب..قبول ن...نک...نکردم..
_نترس شوخی کردم
نفس عمیقی کشیدم که اومد و دستشو نوازش وار رو سرم کشید
_دوست داری کجا بری پرنسس
+ پیش دوستام میشه؟
_نه نمیشه...خیلی ها اینطوری قولم زدن درسته پیداشون کردم ولی بازم دردسر داره
ویو تهیونگ
یهو دور اتاق پاشو کوبید زمین
+ من میخوام برم بیرون
_دلت تنبیه میخواد نه
+ ن..نه
_پس برو خودتو با چیزای دیگه سرگرم کن
- ۶.۸k
- ۰۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط