تک پارتی جین

تک پارتی جین
برف
اسلاید دوم میونا

جین ویو
داشتم ت خیابون سرگردون راه می رفتم و از برفی میاد میامد لذت می بردم یهو ی بچه کوچولو پامو گرفت گفت
بچه:اقاهه هق مامانم ولم هق کرده کمکم هق می کنید؟
چقدر بچه ی نازی بود داشت از سرما می لرزید  دیدم خونه ات همین نزدکیاس فک کردم چرا ک ن منو و دوس دخترم ی بچه داشته باشیم
بچه رو بقل کردم
جین:اسمت چیه خانم خوشگله
دختره:مامانم از من هق بدش می یومد هق ی روز ک بابام هق نبود منو انداخت هق بیرون برای ی سالی هق می شه اسمم یادم رفته هق
جین:اشکال نداره اسمت می شه میونا
میونا:شما خیلی مهربونید
و بغلم کرد
سریع خودمو ب خونه ات رسوندم و زنگو زدم

ات ویو
زنگ خونه خورد رفتم باز کردم دیدیم جینه با ی بچه
ات:اوه سلام عزیزم بیا ت
جین:سلام ممنون
ات:خب این خانم خوشگله کیه؟
جین:*ماجرا رو تعریف میکنه*
ات:اوه ک این طور میونا عزیزم
میونا:بل
ات: ما می خوام سر پرستیت رو قبول کنیم
میونا:جدی میسیییی
و پرید بغلم

چند سال بعد

منو جین باهام ازدواج کردیم و میونا همچنان بچهمونه روز ب روز کیوت تر از روز قبل می شه تازه ازمون خواسته براش خواهر یا برادر بیاریم💥
جینم ک کلا..... اصن ولش ولی زندگیمون عالیه