از همه دنیا اگر او مال من باشد بس است

از همه دنیا اگر او مال من باشد، بس است
ابروانش قبلهٔ آمال من باشد، بس است

نم‌نمِ باران ببارد، در خیابانهای شهر
دستهایش در کفِ اقبال من باشد، بس است

در میان این همه شیرِ یل و با اقتدار
آهوی چشمش اگر دنبال من باشد، بس است

روزها، دلتنگ دیدارم شود دیوانه‌وار
شب به شب دل ناگرانِ حال من باشد، بس است

سهم چندانی نمی‌خواهم از او، تنها فقط
ذهن او هر ثانیه اِشغال من باشد، بس است

آینه! زیبایی دنیا تماما مال تو
خندهٔ او جزیی از اموال من باشد، بس است

باغ یاس و زنبق و شب‌بو، همه تقدیم خلق
عطر و بوی مریمی در فال من باشد، بس است

#حسین_فروتن
دیدگاه ها (۲)

دل می‌ستاند از من و جان میدهد به منآرام جان و کام جهان میدهد...

پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است دلم از رهگذرانش ، ز غروب...

من گرفتارِ همان دردم که درمانش تویی ساکنِ ویرانه ای هستم...

تا تو باشی غزلم جای کسی غیر تو نیستو در این قافیه ها جز خطِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط