سلام صبح بخیر
سلام صبح بخیر
چشم که می گشایی، به تو لبخند می زند زندگی
طلوعی دوباره است؛
فرصتی دوباره برای شکفتن
بر تاقچه های روشن صبح، در تکاپوی سلام خداوندی
چشم هایت را برمی داری و می دوی
در های و هوی صداها و عطرها.شب را آرام می تکانی
از جانمازت و ملکوت
بر گونه ات می خندد
. از خبرها بگذر،
از خیابان ها
از طارمی های خورشید بگذر
و از تمام کلماتی که دست افشان، بر حاشیه ها می گذرند
.صورت به صورت شهر بگذار و با تمام فریادت بخند
. تو شروع شده ای
سلام خداوند!
سلام ای هوای روان بر دریچه های بی هنگام!
سلام ای عطر بی مرز
ذرات مرا می خوانند؛
آن چنان که آفتاب بر دره های خاموش جهان آواز می خواند
برمی خیزم و با تمام تنم از رخوت خویش بیرون می زنم.
در نفخات تو می چرخم و باز می چرخم،
ای هیجان ناتمام! سلام ای هیجان ناتمام!
سلام طلوع دوباره من
سلام دوستان مهربان من
صبحتان بخیر
چشم که می گشایی، به تو لبخند می زند زندگی
طلوعی دوباره است؛
فرصتی دوباره برای شکفتن
بر تاقچه های روشن صبح، در تکاپوی سلام خداوندی
چشم هایت را برمی داری و می دوی
در های و هوی صداها و عطرها.شب را آرام می تکانی
از جانمازت و ملکوت
بر گونه ات می خندد
. از خبرها بگذر،
از خیابان ها
از طارمی های خورشید بگذر
و از تمام کلماتی که دست افشان، بر حاشیه ها می گذرند
.صورت به صورت شهر بگذار و با تمام فریادت بخند
. تو شروع شده ای
سلام خداوند!
سلام ای هوای روان بر دریچه های بی هنگام!
سلام ای عطر بی مرز
ذرات مرا می خوانند؛
آن چنان که آفتاب بر دره های خاموش جهان آواز می خواند
برمی خیزم و با تمام تنم از رخوت خویش بیرون می زنم.
در نفخات تو می چرخم و باز می چرخم،
ای هیجان ناتمام! سلام ای هیجان ناتمام!
سلام طلوع دوباره من
سلام دوستان مهربان من
صبحتان بخیر
- ۳.۴k
- ۰۶ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط