تو از آن دختر های مدرن بودی که عینک دودی اشان مارک فلان
تو از آن دختر هایِ مدرن بودی که عینک دودی اشان مارک فلان است و پولش خداتومن و شلوارِ جین ات را برادرت از هلند آورده و لوازم آرایشی ات را از ترکیه....
از همان هایی که کتاب هایِ روانشناسیِ خفن می خوانند و کتاب خانه اشان پر از کتاب هایِ زبانِ اصلی ست....
من اما
از آن دخترهایِ گوگولی پسند و آس و پاس بودم که به زور یک چهارم از پولِ ماهیانه اشان می زنند و یک مانتویِ عتیقه از نگاهِ تو می خرند و با ذوق هر روزِ خدا توی دانشگاه می پوشند....
از همان هایی که دوست دارند تویِ خیابان آب طالبی سر بکشند و به چیزهایِ بی مزه قاه قاه بخندند...
از همان هایی که تنها سلاحشان قهـر کردن است و تهِ بدجنسی اشان شکلک درآوردن پشتِ سرِ طرفِ مقابل....
همان هایی که دوستت دارند، دارند، دارند و نداشتنی در کار نیست، که ساده عاشقی میکنند، عشوه هایِ حرفه ای بلد نیستند و به اصطلاح خرِشان پیش احدی نمی رود....
اما تو از آن دختر هایِ مغـرور بودی که دلِ و دینِ مـرد ها را می برند و هرچه بیشتر ناز میکنند بیشتـر عزیز می شوند و من از آن دخترهایی که دلِ همه را می زنند با همیشه در دسترس بودن وخسته کننده اند از بس نگران و دلواپسند....
تو از آن دخترهایی بودی که دلِ همه را می برند و من از آن هایی که مـردشان را به دلبـرتر بودن هایِ تـو می بازند....
ما صاف و ساده هایِ بی شیله پیله و آس و پاس که جز دلمان هیچ چیزی برایِ در طَبَقِ اخلاص گذاشتن نداریم، همیشه باخته ایم به شما شیب دار های گل گلیِ پر زرق و برق که دل نمی دهید و خوب بلدید دلِ آدم هایی از جنسِ مـرد راچطور ببرید...
کاش دنیا ما را ببخشد برایِ این همه بازنده بودنمان....
از همان هایی که کتاب هایِ روانشناسیِ خفن می خوانند و کتاب خانه اشان پر از کتاب هایِ زبانِ اصلی ست....
من اما
از آن دخترهایِ گوگولی پسند و آس و پاس بودم که به زور یک چهارم از پولِ ماهیانه اشان می زنند و یک مانتویِ عتیقه از نگاهِ تو می خرند و با ذوق هر روزِ خدا توی دانشگاه می پوشند....
از همان هایی که دوست دارند تویِ خیابان آب طالبی سر بکشند و به چیزهایِ بی مزه قاه قاه بخندند...
از همان هایی که تنها سلاحشان قهـر کردن است و تهِ بدجنسی اشان شکلک درآوردن پشتِ سرِ طرفِ مقابل....
همان هایی که دوستت دارند، دارند، دارند و نداشتنی در کار نیست، که ساده عاشقی میکنند، عشوه هایِ حرفه ای بلد نیستند و به اصطلاح خرِشان پیش احدی نمی رود....
اما تو از آن دختر هایِ مغـرور بودی که دلِ و دینِ مـرد ها را می برند و هرچه بیشتر ناز میکنند بیشتـر عزیز می شوند و من از آن دخترهایی که دلِ همه را می زنند با همیشه در دسترس بودن وخسته کننده اند از بس نگران و دلواپسند....
تو از آن دخترهایی بودی که دلِ همه را می برند و من از آن هایی که مـردشان را به دلبـرتر بودن هایِ تـو می بازند....
ما صاف و ساده هایِ بی شیله پیله و آس و پاس که جز دلمان هیچ چیزی برایِ در طَبَقِ اخلاص گذاشتن نداریم، همیشه باخته ایم به شما شیب دار های گل گلیِ پر زرق و برق که دل نمی دهید و خوب بلدید دلِ آدم هایی از جنسِ مـرد راچطور ببرید...
کاش دنیا ما را ببخشد برایِ این همه بازنده بودنمان....
- ۱.۰k
- ۳۱ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط