مافیای با نمک من
مافیای با نمک من
پارت ۱۴
☆ من اون پدسگ و بگیرم میکشمش
~(خنده)
☆میرم حموم بدنم درد میکنه
هان پاشد و سمت حموم حرکت کرد ولی خورد زمین و این لینو بود که از تعجب چشماش گرد شد
یعنی انقدر وحشیانه انجامش داده بود که پسرک شیرینش نمیتونست راه بره؟
پاشد رفت سمت سونگیمن و از زیر کمر و زانوهاش گفرت و براید بغلش کرد و بردش سمت حموم
~متاسفم.....که....دلیل این همه درد کشیدنتم
هان دستشو با عشق روی صورتش گذاشت و گفت
☆تا وقتی من عاشق این دردم چرا بابتش متاسفی؟
لینو لبخند تلخی زد و وان و پر کرد
وان که پر شد نشست داخل وان و هان رو روی پاهاش نشوند و شروع کرد به شستن بدن و موهاش
فلش بک به بعد از حموم:
ویو هان:
از حموم اومدم بیرون
لینو لباساس و عضو کرد و رفت بیرون یکم که گذست با کلی خوراکی و یه پماد و قرص اومد داخل اتاق
با ذوف رفتم سمتش و خوراکیارو گرفتم از دستش
☆مرسی عشقمممم
~دراز بکش روی تخت
☆ب....برای چی؟ لینو....ما همین...چند دقیقه پیش.....
حرفش با لحن جدی ولی مهربون لینو قطع شد
~کاری ندارم باهات
هان با تعجب دراز کشید روی تخت لینو کت چرم مشکیش رو در اورد و رفت سمتش
کمربندشو باز کرد و شلوارشو در اورد
☆ لی.....ن....و
~ جان دلم
☆ چیکار.....میکنی؟
چیزی نگفت و باکسرش رو اورد
☆لی....نو
لینو شلوار خودش رو هم اورد و باکسر خودش هم در اورد
از کاری که میخواست بکنه خجالت میکشید چون ممکن بود پسر مقابلش بد برداشت کنه و منظورشو یه چیز دیگه بفهمه
هان که فکر کرده بود لینو بازم میخواد باهاش سک//s کنه با لرزش گفت
☆لی......نو.......من.....همین چند پیش.... یه رابطه باهات داشتم..... بازم میخوای شروع کنی؟
لینو یکم از پماد رو زد روی دی...کش و دی.....کشو روی ورودی پسر مقابلش تنظیم(درست نوشتم؟) کرد
☆لینووووو....با تو.....
حرفش با فرو رفتن دی....ک بزرگ لینو دا....خلش قطع شد
درکمال تعجب لینو پماد داخلی با راحیه هلو گرفته بود
درد تو ناحیه ی پایین تنش پخش شد
لینو چند تا تل....مبه زد تا پماد پخش بشه
درد هان داشت کم کم از بین میرفت و اروم تر میشد
هان یه چیپس از پلاستیکا برداشت و بازس کرد و مشغول خوردنش شد
لینو که حس کرد پماد داره بر میگرده تل....مبه سنگین و محکمی زد که هان یکم رفت بلاتر
☆یاااا اروم تر
لینو صربه هاشو از سر گرفت و محکم از قبل ضربه میزد
☆ یه سوال
~بپرس کوچولو
☆تو که هیچ وقت پماد داخلی نمیخریدی چرا الان خریدی؟
~ چون حی کردم بازم میخوامت و دردت بیشتر از بقیه مواقعه پس بهترین گزینه پماد داخلی بود
هان لبخندی زد و لینو به ضربه زدنش ادامه داد
ضربه های لینو انقدر ارامش بهش تزریق میکرد و دردش رو از بین میبرد که همونجا در حالی که دی....ک لینو داخلش بود خوابش برد
ادامه دارد......
پارت ۱۴
☆ من اون پدسگ و بگیرم میکشمش
~(خنده)
☆میرم حموم بدنم درد میکنه
هان پاشد و سمت حموم حرکت کرد ولی خورد زمین و این لینو بود که از تعجب چشماش گرد شد
یعنی انقدر وحشیانه انجامش داده بود که پسرک شیرینش نمیتونست راه بره؟
پاشد رفت سمت سونگیمن و از زیر کمر و زانوهاش گفرت و براید بغلش کرد و بردش سمت حموم
~متاسفم.....که....دلیل این همه درد کشیدنتم
هان دستشو با عشق روی صورتش گذاشت و گفت
☆تا وقتی من عاشق این دردم چرا بابتش متاسفی؟
لینو لبخند تلخی زد و وان و پر کرد
وان که پر شد نشست داخل وان و هان رو روی پاهاش نشوند و شروع کرد به شستن بدن و موهاش
فلش بک به بعد از حموم:
ویو هان:
از حموم اومدم بیرون
لینو لباساس و عضو کرد و رفت بیرون یکم که گذست با کلی خوراکی و یه پماد و قرص اومد داخل اتاق
با ذوف رفتم سمتش و خوراکیارو گرفتم از دستش
☆مرسی عشقمممم
~دراز بکش روی تخت
☆ب....برای چی؟ لینو....ما همین...چند دقیقه پیش.....
حرفش با لحن جدی ولی مهربون لینو قطع شد
~کاری ندارم باهات
هان با تعجب دراز کشید روی تخت لینو کت چرم مشکیش رو در اورد و رفت سمتش
کمربندشو باز کرد و شلوارشو در اورد
☆ لی.....ن....و
~ جان دلم
☆ چیکار.....میکنی؟
چیزی نگفت و باکسرش رو اورد
☆لی....نو
لینو شلوار خودش رو هم اورد و باکسر خودش هم در اورد
از کاری که میخواست بکنه خجالت میکشید چون ممکن بود پسر مقابلش بد برداشت کنه و منظورشو یه چیز دیگه بفهمه
هان که فکر کرده بود لینو بازم میخواد باهاش سک//s کنه با لرزش گفت
☆لی......نو.......من.....همین چند پیش.... یه رابطه باهات داشتم..... بازم میخوای شروع کنی؟
لینو یکم از پماد رو زد روی دی...کش و دی.....کشو روی ورودی پسر مقابلش تنظیم(درست نوشتم؟) کرد
☆لینووووو....با تو.....
حرفش با فرو رفتن دی....ک بزرگ لینو دا....خلش قطع شد
درکمال تعجب لینو پماد داخلی با راحیه هلو گرفته بود
درد تو ناحیه ی پایین تنش پخش شد
لینو چند تا تل....مبه زد تا پماد پخش بشه
درد هان داشت کم کم از بین میرفت و اروم تر میشد
هان یه چیپس از پلاستیکا برداشت و بازس کرد و مشغول خوردنش شد
لینو که حس کرد پماد داره بر میگرده تل....مبه سنگین و محکمی زد که هان یکم رفت بلاتر
☆یاااا اروم تر
لینو صربه هاشو از سر گرفت و محکم از قبل ضربه میزد
☆ یه سوال
~بپرس کوچولو
☆تو که هیچ وقت پماد داخلی نمیخریدی چرا الان خریدی؟
~ چون حی کردم بازم میخوامت و دردت بیشتر از بقیه مواقعه پس بهترین گزینه پماد داخلی بود
هان لبخندی زد و لینو به ضربه زدنش ادامه داد
ضربه های لینو انقدر ارامش بهش تزریق میکرد و دردش رو از بین میبرد که همونجا در حالی که دی....ک لینو داخلش بود خوابش برد
ادامه دارد......
- ۶.۱k
- ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط