همزادروحم

#هم_زاد_روحم
#پارت_۵
وقتی اینو گفت توی یه پلک به هم زدن حس کردم دنیا رو تودستام دارم حالا که میتونم یه صندلیه جلو بشینم.
به بابا گفتم و اونم قبول کرد تا دوتا بلیط برای منو خواهرم بگیره.
صندلیه ما ۳ تا ردیف با استیج فاصله داشت.
هرچی به مامان و بابام اصرار کردم که خودشونم باهام بیان گفتن نه خودت برو بهت خوشبگذره.
چون خواهرم توی اون تایم امتهان نداشت و معلم منم گفته بود امتهان ها قبل بهمن تموم میشه و ما قرار بود یک بهمن راه بی افتیم و ۵ بهمن کنسرت بود که البته معلمم چرت گفته بود!
و بابام هم با سختی مرخصی گرفت!
پنج شنبه بود و پنج شنبه ی دیگه کنسرتش!
اون شب با بقیه شب های زندگیم فرق داشت هرشب از غم ندیدنش گریه میکردم اما اون شب از ذوق و شوق گریه میکردم.
به گمونم دیگه سختی ها تموم شده بود و وقت خوشگذرونی بود اما...
فردا از خواب بیدارشدم و دیدم معلمم توی گروه زده ۲۹ دی امتهان علوم
۵ بهمن امتهان ریاضی
سریع از تختم پریدم و به مامانم گفتم: مامان دقیقا روزی که کنسرته امتهان داریم!
امتهان های نوبت اول بود و هیچ گونه غیبتی موجه نبود!
و معلمم گفته بود هرکی نده دوباره ازش امتهان نمیگیرم و بهش نیاز به تلاش میدم.
مامانم یه نگاهی بهم انداخت و دهنش رو مچاله کرد و گفت: هیچی بدبخت شدیم.
و اما حالا راضی کردن معلم سخت گیر و مزخرف من!
پدر خودم و مامانم در اومد تا راضیش کردیم و قرار شد من امتهان ریاضی و علوم رو تو یه روز و جلو تر از بچه های دیگه بدم.
دقیقا همون نقطه ای که فکر میکردم سختی تمومه شروع شد!
دادن دوتا امتهان فوق سخت و مفهومی تو یه روز!
و کلا هم ۳ روز فرصت داشتم تا جفتشون رو بخونم.
پدرم داشت در می اومد زیر فشار درس!
ولی به عشق هدفی که توی مغزم بود تحمل میکردم و اگه بخواطر هم زاد روحم نبود هیچ وقت هیچ وقت این سختی هارو تحمل نمی کردم.
یه روز رو تختم نشسته بودم و داشتم علوم میخوندم و واقعا خسته بودم
یهو به خودم گفتم: من چرا دارم انقدر تلاش میکنم چرا انقدر سختی میکشم؟
آخه فرزاد حتی نمیدونه من وجود خارجی دارم!
اون حتی من براش مهم نیستم!
اون وقت من اینهمه دارم سختی میکشم...✨
دیدگاه ها (۲)

#هم_زاد_روحم#پارت_۶دقیقا همون نقطه ای که فکر میکردم سختی تمو...

#هم_زاد_روحم#پارت_۳خواهرم یه دوست داشت که توی خرازیه دم خونم...

#ترکش_خاطرات #پارت_5𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃مهرداد : من الان چیکا...

#ترکش_خاطرات#پارت_4𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃𓈒𓂃𓂃نشستیم سر میزو شروع کر...

دارم بی صاحب مونده هاروکا رو میکشماین وسط دارم میاو رو طراحی...

رز وحشی پارت ۶ات...انگار حضورمو نفهمید !سرشو راست کرد دید جل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط