Season

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲
Season: 𝟮
Part:𝟭𝟳
دکتر وارد اتاق عمل شد
اتاق بوی خفه ی الکل داشت
بدن غرق در خون جونگ کوک تو تب داشت میسوخت اول دکتر زخماشو چک کرد
*اوهه این زخما خیلی عمیقه چه اتفاقی براش افتاده
~دکتر خواهش میکنم هرکاری از دستتون بر میادو بکنین اون نباید اینجا بمونه
*نگران نباش باید ببینیم تا چه حدی نفوظ کرده اگه اندامای داخلی پارگی داشتن کار خیلی سختر میشه
~دکتر من زنده میخامش بهتون اعتماد دارم
زد به شونم
*راجب من چی فکر کردی؟ نگران نباش
.......
چند ساعت بعد...
دکتر از اتاق بیرون اومد
~چیشد دکتر
*عمل موفقیت امیز بود فقط باید ببینیم کی بهوش میاد
~ممنونم دکتر ممنونمم
*گفتم که نگران نباش
...
جونگ کوک رو به بخش اوردن
بعد از یک ساعت هنوز بهوش نیومده بود نگران شدم
ولی به خودم امید میدادم
دوساعت گذشت سه ساعت گذشت .
به دکتر خبر دادم
~دکتر
*چیزی شده؟
~پس چرا هنوز بهوش نبومده؟ (نگران)
*بهوش نیومده؟
~نهه
*اوه باید وضعیتشو چک کنم ...خودت چی حدس میزنی؟
~من من فکر میکنم به کما رفته
دیدگاه ها (۵)

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟴آروم چشمامو باز کردم نمیدونس...

سلاام گشنگااااخب خیلی وقته هیچ پستی نزاشتم درسته؟ بایدبگم خی...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟲اصلا حواسم به زخمای عمیقی که...

800 تا نشیم

#Gentlemans_husband#season_Third#part_285+ نگران نباش لیلیدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط