P

[6. 16. 02:43] 얄다 이상한😘: 진정한 사랑❤
P~18

ویو جویی:
صبح از خواب بیدار سدم دلم یکم درد میکرد که دیدم کوک به طرز خیلی کیوتی خوابیده بود اصلا ادم بارم نمیکنه که اینقدر وحشی باشه هوفف دیشب خیلی بد بود الان باید بیدارش کنم دستم رو بردم رو گلوش و قلقلک دادم یکم تکون خوری دستم رو بردم رو بینیش و گرفتمش و ولش کردم
جویی:کوک کوک پاشو انقدر نخواب
کوک:امم هوم*خوابالود*
جویی:بیدار شدی بیدار شو دیگه(بزا بخوابه گناه داره بچم🥺🤬)
کوک:هوم چیه*خوابالود و چشمای بسته*
جویی:پاشو بابا مامانت اومده
کوک:*پرید از خواب و رو تخت نشست *چیییییئی کی اومدن
جویی:*میخنده * بلاخره پاشودی نگران نباش کسی نیست
کوک:🤨چی چرا بیدارم کردی خب خسته بودم
جویی:اره جون خودت مگه چیکار کرده بودی😒
کوک:امم او راستی باید بریم
جویی:کجا
کوک:فردا عروسیمونه هااا
جویی:چییییییی* پرید نشست *
کوک:یادت رفته بود پاشو باید اماده شیم باید لباس بخریم

اینم یه مینی پارتی شب ۹پارت میزارم و ساعت ۵یه پارت دیگهʚ💋ɞϚ⃘๑•͡ .̫•๑꒜ℒℴѵℯ❤
ببخشید کمه🥺🥰
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
دیدگاه ها (۰)

진정한 사랑❤P~19ویو جینا:صبح با حس چیز نرمی رو لبام بیدار شدم که ...

گایز اینترنت ما دیروز قط شد تا امروز ساعت۱۱ اومد الان یه پا...

진정한 사랑❤ P~17کوک: خب داستانش مفصلهجیمین:خب بگو کوک:(همه چیز ر...

진정한 사랑❤P~1۶ویو جینا:رفتم تو اتاق تا لباس انتخاب کنم تا برم د...

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

پارت ۱۴ عاشق روانی که یهو مارو دید...اومد و محکم مچ دستم و گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط