دستکش مخملی

دستکش مخملی

پنجشنبه چهاردهم شهریور 1392

بسم الله الرحمن الرحیم





دستکش مخملی


گفت : نظرتان در مورد ارتباط و شروع مذاکره در دولت جدید با امریکا چیست

گفتم : چه عرض کنم ظاهراً بوهایی شنیده می شود

گفت : آری رایحه اش نیکوست.

گفتم: نه عزیزم خر داغ می کنند

گفت: می گویند دیوار بی اعتمادی بین ما و امریکا بلند است

گفتم : بله درست می فرمایید اما ظاهرا برخی می گویند از دیوار برلین که بلند تر نیست

گفت : پس شدنی است

گفتم : آری هر کاری شدنی است منتها اگر مفصل هایت زیر اهرم های چدنی اش نشکند

گفت : مخملی است

گفتم : پخمه ای

گفت:  من فکر می کنم شدنی است

گفتم : چگونه؟

گفت: مثالی بزنم ؟

گفتم : بزن!

گفت : فرض کن در اجلاس آتی نیویورک میز ایران و امریکا نزدیک هم باشد ، اوباما از جلوی میز ایران گذر کند  و رییس جمهور کشورمان که مدت ها روی صندلی نشسته و کمرش درد گرفته در همان لحظه تصمیم بگیرد بلند شود و استخوانی و کمری راست کند ، از قضا اوباما این قیام را پس از سالها قعود ایرانیان به فال نیک بگیرد و خوش و بشی با رییس جمهورمان کند و دستی هم من باب تالیف قلوب دراز نماید و قبول کن که رد کردن دستش بی ادبی است و به همین سادگی اولین آجر دیوار سی و اندی ساله بی اعتمادی  فرو می ریزد!!!

گفتم : پخمه ای

گفت : ببین و تماشا کن!!!

گفتم :



به امید ظهور مولی و سرورمان حضرن حجت (عج) که صد البته نزدیک است

نوشته شده در ساعت 1:4 توسط علی اکبر رائفی پور
http://antisemitism.blogfa.com/post-107.aspx
دیدگاه ها (۱۰)

واضحه دیگه......:-)

بدون شرح....:-)

کجاست آنکه دعای خلق پریشان و مضطر را اجابت میکند؟؟؟؟؟؟کجاست ...

مقام معظم رهبری:خودِ شماهم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما ش...

"نسخه "با یک سینی پر از ابزارهای عجیب و غریب وارد اتاق شدم د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط