من همانم ک شبی از عشق تو کور شدم

من همانم ک شبی از عشق تو کور شدم
من ب آن درگه بی عاطفه ات گور شدم

روزگاری است که من در پی آن چشم سیاه
پر ز آشوب جهان و دل بی نور شدم

اینک این است سوالم به کدامین گناه
من به چشم تو همانند یکی مور شدم
دیدگاه ها (۱)

از من مپرس تو را چقدر دوست دارماگر بگویم به اندازه دنیا نیست...

آیینه تو را بیند اندازه عرض خوددر آینه کی گنجد اشکال کمال تو...

باید کنارم باشی نزدیک ِ نزدیک آنقدر نزدیک ، که نفسم بند بیای...

ڪاش بودے تا دلم تنها نبود ،،،،تا اسیـــــــــــر غصہ فردا نب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط