قرارمان باشد

قرارمان باشد...
برای شب #چهارشنبه ی آخر سال...
من می ایستم کنار آتش...
و تو از دور نگاهم کن...
من کنار شعله ها برای تو می میرم...
و تو قهر سنگین ت را فراموش کن...
قرارمان باشد برای شب چهارشنبه ی آخر سال...
من چادر بر سر می کشم...
و بر در خانه ات می کوبم...
تو خودت را به نشناختن بزن...
و کمی نقل در پیاله ام بریز...
من فال گوش می ایستم...
و تو برای آشتی نیت کن..


#شیما_سبحانی
#چهارشنبه_سوری مبارک🌹 🌹 🌹
دیدگاه ها (۱۱)

کف دستم رو نگاه کرد و گفت گمشده داری. این خط که شبیه هشت هست...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

می دونین اگر این مسئله اصل قرار بگیره از فردا دیگه سنگ رو سن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط