صبح شد باز دلم تنگ تو

صبح شد، باز دلم تنگِ تو ؛
از دور سلام ...!

#محمد_بزاز
صبحتــون به مهــر دلـدار
دیدگاه ها (۱)

‌ دل از من برد و روی از من نهان کرد خــدا را با که این بــ...

‌درود بر دست های تو بادآنگاه که پر می کشند به سوی منکه سپیدی...

قلمتان را برداریدفرهنگِ معین را باز کنیدلابه لای واژه هایشچش...

وقتی تو را دوست می دارمبارانِ سبز می بارمبارانِ آبیبارانِ سر...

حسین جان ❤️صبح شد باز هم دلم تنگ حرم و بین الحرمین تو شد .....

صبح یعنی تو بخندی و دلم باز شود...پلک بگشایی و از نو غزل آغا...

بهترین پایان و داشت دلم براشون تنگ میشه امیدوارم باز تو یه ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط