من ماجراهای زیادی از سر گذراندم

من ماجراهای زیادی از سر گذراندم
آدم‌های مختلف با غصه‌های متنوع
زیاد دیده‌ام...
اما فهمیدم یک صبح سرد زمستانی
یه فنجان چای؛ کنار آنی که باید
کفافِ خوب بودن را می‌دهد
باور کن گرم می‌شود
هم تنِ آدم به چای
هم دلِ آدم به آدمی...
#مریم_قهرمانلو
دیدگاه ها (۲)

زنگ بزن،هیچ نگو،حتی سلام هم نده،فقط بگذار نفس هایت را بشنوم....

فکرکنﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﻭ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷ...

قسم به ساقه‌های گندم...قسم به نسیمی که راز رقص رادر اندام شا...

هی شعر میبافم برایت تااز شاعرانِ ویژه ات باشمبا شالِ قرمـز س...

تا به حال طمع بیخیالی رو چیشیده ای؟ملس و دلچسب!چقدر مینشیند ...

چندپارتی

پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط