بر سرو سینه ی من بوسه ی گرمش گل کرد

بر سرو سینه ی من بوسه ی گَرمش گل کرد
جانِ حسرت زده زان خاطره خوشبوست هنوز...

#سیمین_بهبهانی
دیدگاه ها (۶)

کار دیگری نداریممن و خورشید؛برای دوست داشتن ات؛بیدار می شویم...

من با چشم‌ها و لب‌هایتاُنس گرفتمبا تنت انس گرفتم،چیزی در من ...

می‌ترسی به تو بگویم __ تو از زندگی می‌ترسیاز مرگ بیشتر از ز...

با کدام بال می‌تواناز زوال روزها و سوزها گریخت!با کدام اشک م...

نیش مسمار اگر لب به سخن وا می کردپرده از راز غم فاطمه بالا م...

از خون جوان، از خون جواناز خون جوانان وطن لاله، خدا لاله، حب...

سلام زهرایی ترین گل نرگس،  مهدی جان یکی از همین روزهای سرد د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط