گفت استاد مبر درس از یاد

گفت استاد مبر درس از یاد
یاد باد آنچه به من گفت استاد

هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من نادان زاد

پدرم نیز چو اُستادم دید
گشت از تربیت من آزاد

پس مرا منت استاد بُوَد
که به تعلیمِ من اُستاد اِستاد

هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصل که ناگفته نهاد

قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد

گر بمرده است روانش پر نور
ور بود زنده خدا یارش باد

#ایرج_میرزا

#معلم #استاد
دیدگاه ها (۱)

راز این داغ نه در سجده ی طولانی ماستبوسه ی اوست که چون مُهر ...

مبین آیینه را بسیار در خلوت که می ترسمکه در دامان پاک خویش ب...

گیسوانم موج موج و شانه هایت سنگ سنگ موج را آغوش سنگ آرام می...

یک عالم و عاقل به جهان نیست که او را دیوانه ی آن زلف چو زنجی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط