رسیدم شرکت و از ماشین پیاده شدم و وارد شرکت شدم چون منشی ریئس ...




رسیدم شرکت و از ماشین پیاده شدم و وارد شرکت شدم چون منشی ریئس بودم بعضی از کار کن ها بهم تعظیم میکردن ولی من اصلا خوشم نمیومد به طرف آسانسور رفتم و سوارش شدم و رسیدم طبقه 14 و پیاده شدم در اتاق رئیس رو زدم و و با اجازه ورود وارد اتاق شدم

ا.ت= سلام رئیس صبح بخیر

رئیس= سلام خانم لی خوش اومدین

ا.ت= ممنون رئیس برای ی موضوعی گفته بودین بیام اینجا

رئیس = بله میخواستم در مورد ی موضوع باهات حرف بزنم

ا.ت= بله

رئیس = راستش نمیدونم چجوری بگم

ا.ت=‌مشکلی هست اشکال نداره راحت باشین

رئیس= راس.. تش من از شما خوشم میاد

ا.ت= بله جانم شما چی گفتین

رئیس= گفتم که من از شما خوشم میاد

ا.ت= خیلی ببخشید رئیس ولی فکر کنم در مورد من اشتباه کردید درسته

رئیس= من اشتباهی نکردم

ا.ت= خیلی معذرت میخوام ولی من به شما علاقه ندارم روز خوش

از اتاق اومدم بیرون مرتیکه چشم چرون فکرکرده من نمیدونم با نصف دخترای شرکت قرار میزاره چون پولداره فکر کرده که چی اون از من خوشش میاد منم بگم باشه منم خوشم میاد به جهنم ا.ت حال خودت رو خراب نکن برو سر کارت که امروز حسابی سرت شلوغه

جونگ کوک

آخ بدنم خشک شده آخ انسان بودن چقدر بده وایسا ببینم من اینجا خوابیدم ی چجوری وایسا یادم اومد

فلش بک

بعداز رفتن اونا ا.ت هم رفت بالا میدونستم فردا میره سر کار پس مزاحمش نشدم دیدم وضع خونه خیلی بده دست به کار شدم منی که تاحالا خونه تمیز نکرده بودم ولی دیده بودم ا.ت چجوری تمیز میکنه شروع کردم به جمع کردن بشقاب های رو میز و به طرف ظرف شویی رفتم و گذاشتم اونجا اومدم بیرون وسیله های بهم ریخته رو جمع کردم و گذاشتم داخل کمد و روی مبل رو تمیز کردم و به آشپز خونه رفتم و ظرف هارو شکستم .... بچه ها اون لایو جونگ کوک بود اومده بود ظرف می‌شست با همیچین چیزی فکر کنید ...

شستم تموم شد و ی دستمال برداشتم و شروع به گرد گیری کردم نمیدونم ولی خیلی بد خوابم گرفتم برای همین رفتم روی کاناپه و نفهمیدم چی شد خوابم برید

پایان فلش بک

ا.ت

دیگه کارم تموم شده بود ساعت رو نگاه کردم که دیدم ساعت 9 پاشدم لباس های بیرونم رو پوشیدم و به طرف بیرون رفتم که رئیس رو دم در دیدم

رئیس= ام چه تفاهمی میخواستم بیام پیشتون

ا.ت= بله رئیس کارم داشتین

رئیس= خواهش میکنم رئیس صدام نکن بهم بگو یوجین اینجوری بیشتر دوست دارم

ا.ت= شرمنده رئیس برای من شما فقد رئیس هستین نه

نویسنده:لوران
خوب بچه ها اینم فیک امروز دیگه جا نمیشد مجبور شدم اینجا تمومش کنم امید وارم خوشتون بیاد
دیدگاه ها (۴)

۱۰𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰رئیس= باشه لی ا.ت تو بلخره مال من میشی ...

۱۱𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰 بریم ادامه بعداز اینکه یک ساعت کامل با...

.8همه نشسته بودیم و منتظر مینی بودیم وسیله هایی که برای سوپر...

بعداز اینکه صبحونه رو خوردم پاشدم‌یکم توی گروه دور بزنم حوصل...

رمان

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط