chand Party

chand Party:

ماریا: با ماری رفتیم خونه و همین که رسیدیم رفتیم که آماده بشیم و من همه ی لباس هام رو آوردم که ماری خودش انتخاب کنه و مثل اینکه سلیقه هامون شبیه هم بوده کلی هم خندیدیم و بالاخره تصمیم گرفتیم که دیگه بریم و من هم به راننده گفتم که بیاد و مارو تا شهر ببره

پرش زمانی به رسیدن شهر:(گشادم)
ماریا: نظرت چیه بریم پاساژ گردی؟
ماری: مثل همیشه موافقم
ماریا: پس بریم (خنده)
ماری: بزنن بریمممم

ادمین: اونا رفتن تو پاساژ و هرچی که میدیدن رو خریدن و لنگار براشون کافی نبود و باز هم خرید میکردن که بالاخره خسته شدن

ماری: هاییی مادر مردم
ماریا: واقعا دیگه خیلی خرید کردیم بیا تا بریم خونه
ماری: مرسی ماریا ولی من باید برم پیش مامانم تنهاست
ماریا: باشه بیا تا برسونمت
ماری: بریم

ادمین: راننده ماری رو رسوند در خونش و خودش هم رفتن سمت خونه پدر و مادر ماریا و ماریا هم همینکه پیاده شد رفت داخل خونه و به سمت اتاقش رفت و بدون اینکه لباساش رو عوض کنه رفت خوابید اما......
دیدگاه ها (۰)

اسلاید اول لباس ماری و اسلاید دوم لباس کاریا

chand Party:(اسم هیتره جیهوپ که یه قاتله هیون وو)هیون وو: بر...

بچه ها میخوام یکم غمگینش کنم نظرتون چیه؟

chand Party:جیمین: دخترا دیگه کافیه باید بریم خ.جین: اوه باش...

فیک پدرخوانده پارت۶غذا ها رسیدن جیمین فوری به سمتم اومد و غذ...

معذرت دیر شد مامانم کارم داشت

#عشق_جنایت 🔪پارت 21جینو:رفتیم سمت ساحل قدم بزنیم.... همینطور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط