《مدرسه رویایی》

پارت ۹


جیمین سریع سرشو پایین انداخت و یه کم خجالت کشید.

**جیمین:** «کوک، چی می‌گی؟»

**جونگ کوک:** «جیمین، ما دوستیم. ببین، اگه الان نگی، فردا یکی دیگه ازت می‌گیرتش. ا.ت خیلی دختر خوبیه و همه چشمشون دنبالشه. به خصوص سوهو.»

با شنیدن اسم سوهو، جیمین چشماش رو تنگ کرد و دیگه نتونست ساکت بمونه.

**جیمین:** (صدایش را آروم کرد، ولی محکم) «کوک! بسه دیگه! من خودم می‌دونم چی کار کنم.»

**میا:** «نه، نمی‌دونی! داری می‌ذاری فرصت از دستت بره. ا.ت هم دوستت داره. آره، ا.ت بهم گفته! پس خجالت نکش و حرف دلت رو بزن!»

وای! میا اینجوری لو داد! گونه‌هام حسابی سرخ شده بودن. می‌خواستم از خجالت آب بشم.

جونگ کوک و میا به هم نگاه کردن و بعد از این همه فضولی، لبخندی زدن و گفتن که باید برن دستشویی و ما رو تنها گذاشتن.

ادامه دارد......

☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۶)

《مدرسه رویایی》

《مدرسه رویایی》

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط