گردنت را می برید/ روضه قتلگاه/ سید عرشی/. امام حسین
<< 4 >>
گردنت را میبُرید وخنده میکرد نانجیب
صبر زینب صبرِ عظما گشته بودش چه عجیب
گردنت را میبُرید فریاد بُنَیَّ شد بلند
گردنت را میبُرید تا شیعه نی بیند گزند
گردنت را میبُرید رگها به هو میکرد صدا
مادرت در آسمانها صیحه می زد با نوا
گردنت را میبُرید دستان حیدر بسته شد
گردنت را میبُرید زینب به گودال خسته شد
گردنت را میبُرید و شمر را زینب کشید
عمه ام را می زد و این صحنه را هیچکس ندید
گردنت را می برید از هر رگت خون می جهید
ای خدا گودال پر خون گشته زینب را چه دید
ای بِبُرّد گردنم عرشی شدم از بهر تو
سیدم عالم به هم ریزم عزیزم بهر تو
(سید عرشی)
🕊💚🕊
گردنت را میبُرید وخنده میکرد نانجیب
صبر زینب صبرِ عظما گشته بودش چه عجیب
گردنت را میبُرید فریاد بُنَیَّ شد بلند
گردنت را میبُرید تا شیعه نی بیند گزند
گردنت را میبُرید رگها به هو میکرد صدا
مادرت در آسمانها صیحه می زد با نوا
گردنت را میبُرید دستان حیدر بسته شد
گردنت را میبُرید زینب به گودال خسته شد
گردنت را میبُرید و شمر را زینب کشید
عمه ام را می زد و این صحنه را هیچکس ندید
گردنت را می برید از هر رگت خون می جهید
ای خدا گودال پر خون گشته زینب را چه دید
ای بِبُرّد گردنم عرشی شدم از بهر تو
سیدم عالم به هم ریزم عزیزم بهر تو
(سید عرشی)
🕊💚🕊
- ۲۵۲
- ۳۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط