فیک لینو پارت

فیک لینو پارت۶

ویو هیورین
وقتی که صبحونمو خوردم ظرفارو شستم وقتی که تموم شد لینو اومد تو با کلی وسیله تزئینی واسه تولد
هیورین: اینا چیه
لینو: هیورین
هیورین: جان
لینو: اب میدی
هیورین: بیا
لینو: مرسی
هیورین: حالا بگو این چیه
لینو: همه چی رو میگه
هیورین: هان هانا رو دوست داره؟
لینو: اره فردا با هانا برو بیرون هر وقت گفتیم میایید
ذهن هیورین: هان هم هانا رو دوست داره
مطمئنم دیشب هانا حسش رو به هان گفته ولی هان الکی گفته که هانا چیزی نگفته
لینو: هیورین
هیورین:*به خودم اومدم*بله
لینو: چیزی شده؟
هیورین: دستشو گرف بیا بشین یچیزی بهت بگم
لینو: بگو چیشده
هیورین: تو راه هان چیزی بهت نگفت که هانا وقتی مست بوده به هان گفته دوسش داره
لینو: اره تو از کجا میدونی؟
هیورین: ببین همونجوری که هان هانارو دوست داره هانا هم هان رو دوست داره
لینو: واقعا؟
هیورین: اره
من مطمئنم هانا وقتی مست بوده واقعا حسش رو گفته ولی نمیدونم چرا هان گفت که چیزی نگفته
لینو: خب معلومه چون خواست روز تولدش بهش بگه دوسش داره اگه همون موقه میگفت که نیاز به اینا نبود
هیورین: راست میگی
لینو: من میرم اینارو بزارم تو اتاق
هیورین: وایسا
لینو: دیگه چیه
هیورین: نه تو به هان میگی هانا دوسش داره و نه من به هانا میگم هان دوسس داره این راز تا فردا پیش من و تو میمونه

لینو: باشهه
تو برو در رو باز کن
هیورین: اوکی
رفتم در رو باز کردم که دیدم میسو خشکم زد
میسو: به به خانم لی هیورین اینجا چیکار میکنی
ذهن هیورین: این جوجو ترس نداره حالشو بگیر
هیورین: اینو من نباید بگم؟
میسو: من اومدم پیش اوپا
هیورین: خیلی پرویی همین دو روز پیش لینو سرت داد زد الان با پرویی داری میگی اوپا
میسو: اره اصلا تو چیکاره ی لینویی که اینجوری حرس میخوری
لینو: تو اینجا چیکار میکنی
میسو: دلم برات تنگ شده بود اومدم ببینمت
لینو: حالا که دیدی میتونی بری
میسو: دو روز پیش راست گفتی هیورین رو دوست داری
لینو: اره الانم اینجا پیش خودمه
میسو: یعنی تو اینو از من بیشتر دوست داری
لینو: من اصلا دوست ندارم
هیورین: صفر هم از سرت زیاده*بغلش میکنه تا حرسش دربیاد*
لینو: خب دیگه بای بای
هیورین: 🤣🤣
لینو: چیشده؟
هیورین: من واقعا نمیدونم از چیه این میترسم نبودی یه چیزایی بهش گفتم🤣
لینو: دیوونه😅
هیورین: الان از حسادت و عصبانیت داره جرررر میخوره🤣
لینو: خب حالا😅
الان باید بیشتر مواظب باشی
هیورین: چرا؟
لینو: چون اون برای به دست اوردن من هزارتا کار احمقانه میکنه
هیورین: مثلا چه کارایی
لینو: مثل اینکه من و تورو از هم جدا کنه
هیورین: با این حرفش ترسیدم و سریع رفتم بغلش کردم نهههه نمیخوام🥺🥺
لینو: 😂
هیورین: خیلی بدجنسی🥺
لینو: ببخشید عشقم*بغل*
دیدگاه ها (۳)

فیک لینو پارت۷ویو هانارفتم خونه دیدم مامان و بابام نگرانن تا...

مفالکمون باشه🥳مرسی از همتون❤🫶🥺

فیک لینو پارت۵ویو لینو: گذاشتمش رو تخت انقدر خورده بود که هی...

پستر فیک لینو عوض شد

دیدار اول ..

برادر سختگیر و وحشی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط