پارت 18 I love you بزن بریمممم let's Go

از زبان ا/ت
صبح با دل درد شدیدی از خواب بیدار شدم جیمین هم بیدار بود داشت توپ اینه موهاشو صاف میکرد چشمش خورد بهم و گفت:
جیمین: صبح به خیر عشقم

ا/ت: صبح به خیر آیییی دلم خیلی درد می‌کنه

جیمین: الان خوبت میکنم

اومد کنارم دراز کشید دستشو برد زیر دلم وانقدرماساژ داد که خوب شد

بلند شدیم لباس پوشیدم و رفتیم بیرون با هم صبحونه آماده کرد بعد صبحونه با هم دیگه ضرفا رو شستیم

اومدیم نشستیم که دیدم گوشیم زنگ میخوره بابا بود راستش دلم براش تنگ شده بود ولی از یه طرف هم رو نداشتم جوابشو بدم
آخه با هم دعوامون شده بود تو فکر بودم که جیمین گفت

جیمین: نمی‌خوای جواب بدی؟!

_چرا الان جواب میدم






خماری خوش میگذره؟🤔😈

شرط پارت بعدی 15 لایک و 20 کامنت


ادمینتون خعلی منحرف شده...😈
دیدگاه ها (۳۶)

یکی بیاد دایرکت مردم زنده شدم حوصله ام ریده 😐

من اومدم با شاخک های فعالم 😅😈 پارت 19 I love you

...😐

🚶سینگل به گور ها دستا بالا 😅🗿

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

3#پارتی#استری‌کیدز#سونگمینپارت:3موضوع:«وقتی حامله ایی(یک ماه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط